توضیحات
بسمه تعالی
معرفت و شناخت امام را امام علی (ع) در حدیثی گرانقدر به طارق آموخته اند. در اینجا شرح این عبارت از حدیث که امام حجه الله است بر مبنای کلام امام علی(ع) و آیات قرآن و روایات بیان می شود.
متن سخنرانی معرفت و شناخت امام- شرح حدیث طارق- قسمت ششم- حجه الله-1:
بسم الله الرحمن الرحیم:
- حجت الله:
نکته اول: امام حجت خدا بر مردم است.
در این زمینه آیه زیر را داریم:
خداوند در سوره انعام آیه ۱۴۹ می فرماید: "قُلْ فَلِلهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعينَ” ("بگو: «دليل رسا براى خداست [دليلى كه براى هيچكس بهانهاى باقى نمىگذارد]. و اگر او مىخواست، همهی شما را [به اجبار] هدايت مىكرد. [ولى هدايت اجبارى بىثمر است].”).
در این آیه، بحث از حجت بالغه یا همان دلیل رسا است و در واقع حجت بالغه، امام علی (ع) و دیگر امامان معصوم علیهم السلام می باشند.
در این زمینه به روایات زیر توجه کنید:
1: الکاظم (علیه السلام)- یَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّهًًْ ظَاهِرَهًًْ وَ حُجَّهًًْ بَاطِنَهًًْ فَأَمَّا الظَّاهِرَهًُْ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ (علیهم السلام) ِوَ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام) وَ أَمَّا الْبَاطِنَهًُْ فَالْعُقُولُ.
امام کاظم (علیه السلام)- ای هشام! خدا بر مردم دو حجّت و دلیل دارد: حجّت آشکار، و حجّت نهان، حجّت آشکار فرستادهشدگان و پیغمبران و ائمه (علیهم السلام) میباشند، و حجّت نهان عقلها هستند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۰ الکافی، ج۱، ص۱۶/ نورالثقلین
2:
الصّادق (علیه السلام)- نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَی مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ فَوْقَ الْأَرْضِ.
امام صادق (علیه السلام)- ما بر هرچه در پایین آسمان و روی زمین است، دلیل رسا هستیم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۲ بصایر الدرجات، ج۱، ص۱۰۴/ البرهان/ نورالثقلین
3:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَنَا الْحُجَّهًُْ الْبَالِغَهًُْ وَ الْکَلِمَهًُْ الْبَاقِیَهًُْ.
امام علی (علیه السلام)- من دلیل رسا و کلمهی باقیه(پاینده) هستم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۲ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۴۹۳
4:
الصّادق (علیه السلام)- نَحْنُ خُزَّانُ اللَّهِ عَلَی عِلْمِ اللَّهِ نَحْنُ تَرَاجِمَهًُْ وَحْیِ اللَّهِ نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَی مَا دُونَ السَّمَاءِ وَ فَوْقَ الْأَرْضِ.
امام صادق (علیه السلام)- ما خزانهدار علم خدای علیم هستیم و ما ترجمان وحی اوییم. ما بر هرچه در پایین آسمان و روی زمین است، دلیل رسا هستیم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۲ بحار الأنوار، ج۲۶، ص۱۰۵
5:
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) یَا ابْنَ أَبِی یَعْفُورٍ إِنَ اللَّهَ وَاحِدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِیَّهًِْ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ فَخَلَقَ خَلْقاً فَقَدَّرَهُمْ لِذَلِکَ الْأَمْرِ فَنَحْنُ هُمْ یَا ابْنَ أَبِی یَعْفُورٍ فَنَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِی عِبَادِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَی عِلْمِهِ وَ الْقَائِمُونَ بِذَلِکَ.
امام صادق (علیه السلام)- عبداللهبنابییعفور گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «همانا خداوند تبارکوتعالی یکتاست و یکتایی ویژهی اوست. در فرمانروایی خود یکّه و تنهاست. از آن پس جمعی را آفرید و بر فرمان خود گماشت. ما از آن جمع هستیم. ما حجّت خدا در میان بندگان و خزانهداران دانشش و متولّی آن هستیم.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۲ الکافی، ج۱، ص۱۹۳
6:
الصّادق (علیه السلام)- کَانَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بَابَ اللَّهِ الَّذِی لَا یُؤْتَی إِلَّا مِنْهُ وَ سَبِیلَهُ الَّذِی مَنْ سَلَکَ بِغَیْرِهِ هَلَکَ وَ کَذَلِکَ جَرَی عَلَی الْأَئِمَّهًِْ الْهُدَی وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ جَعَلَهُمُ اللَّهُ أَرْکَانَ الْأَرْضِ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ الْحُجَّهًَْ الْبَالِغَهًَْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ وَ مِنْ تَحْتِ الثَّرَی.
امام صادق (علیه السلام)- امیرالمؤمنین (علیه السلام) باب اللَّه بود؛ که فقط از آن در میشد به سوی خدا رفت و راهی به سوی خدا بود که هرکه از غیر آن راه رفت، هلاک گردید. و همچنین است در مورد ائمّه هدی (علیهم السلام)، یکی پس از دیگری. خداوند آنها را ارکان زمین قرار داده تا اهلش را تکان ندهد و آنها حجّت بالغه او بر هر آن کس که روی زمین و زیر آسمان است، هستند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۲ بصایر الدرجات، ج۱، ص۲۰۰/ نورالثقلین
7:
الصّادق (علیه السلام)- أَنَّهُ قَالَ فِی اللَّوْحِ الَّذِی أَنْزَلَهُ اللهُ وَ فِیهِ أَسْمَاءُ الْأَئِمَّهًِْ: وَ جَعَلْتُ حُسَیْناً (علیه السلام) خَازِنَ وَحْیِی وَ أَکْرَمْتُهُ بِالشَّهَادَهًِْ وَ خَتَمْتُ لَهُ بِالسَّعَادَهًِْ فَهُوَ أَفْضَلُ مَنِ اسْتُشْهِدَ وَ أَرْفَعُ الشُّهَدَاءِ دَرَجَهًًْ جَعَلْتُ کَلِمَتِیَ التَّامَّهًَْ مَعَهُ وَ حُجَّتِیَ الْبَالِغَهًَْ.
امام صادق (علیه السلام)- و حسین (علیه السلام) را خازن وحی خود ساختم و به شهادتش مفتخر نمودم و کمال سعادت را نصیب وی کردم که او افضل شهدا و والامقامترین آنان است و کلمهی تامّهی من با او و دلیل رسای من نزد اوست.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۴ نورالثقلین
نکته دوم : از طرفی حجت الله یکی از اسامی امام زمان (عج) هم هست. لذا حجت بودن امام به ظهور و غیبتش نیست و در همه حال حتی در پس پرده غیبت هم حجت است.
امام علی(ع) می فرمایند:
...اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ... (حکمت 147 نهج البلاغه)
...زمين هيچ گاه از حجّت الهى خالى نيست، كه براى خدا با برهان روشن قيام كند، يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان، تا حجّت خدا باطل نشود، و نشانه هايش از ميان نرود...
اما امام موجب اتمام حجت است بر دشمنان تا منکران عذر و بهانه ای نداشته باشند و حجت است برای دوستان و پذیرندگان ولایت در تمام رفتار و اعمال خود به عنوان یک الگو. در این زمینه داریم:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ مَا کَانَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِیَجْعَلَ لِجَوَارِحِ الْإِنْسَانِ إِمَاماً فِی جَسَدِهِ یَنْفِی عَنْهَا الشُّکُوکَ وَ یُثْبِتُ لَهَا الْیَقِینَ وَ هُوَ الْقَلْبُ وَ یُهْمِلُ ذَلِکَ فِی الْحُجَجِ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی فَلِلهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ وَ قَالَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُل.
امام علی (علیه السلام)- اینطور نیست که خداوند در میان اعضاء و جوارح آدمیان رهبر و امامی قرار دهد که شکّ و شبهه را از آنها دور کند و برای آنها یقین را ثابت نماید و آن امام قلب آدمی میباشد، ولی در حجّتها آن را مهمل بگذارد. در قرآن مجید فرمود: فَلِلَّهِ الحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ در جای دیگر فرمود: تا بعد از این پیامبران، حجّتی برای مردم بر خدا باقی نماند، [و بر همه اتمام حجّت شود]. (نساء/۱۶۵)».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۶ بحارالأنوار، ج۶۶، ص۷۸/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۵۵
نکته سوم: چرا ائمه علیهم السلام در قرآن با این همه کد گذاری از اونها نام برده شده؟ چرا کلمه الله چرا حجت الله چرا آیات الهی و ...؟ چرا مستقیما از ائمه علیهم السلام نام برده نشده؟
یک دلیل این است که با این واژه ها شان و منزلت ائمه علیهم السلام روشن می شود. وقتی بفهمیم امام بالاترین آیه خداست وقتی بفهمیم امام همان کلمه اللهی است که پایان نمی پذیرد و قدر و منزلتش قابل شناخته شدن نیست وقتی بفهمیم امام همان حجت الهی است و امام نور الله و عین الله و ... تازه می توانیم امام را بشناسیم. دوم اینکه آنهایی که دشمن ائمه علیهم السلام بودند آیات قرآن را دستکاری و حذف نکنند. حدیث زیر مبین این مطلب است:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِی کِتَابِهِ هَذِهِ الرُّمُوزَ الَّتِی لَا یَعْلَمُهَا غَیْرُهُ وَ غَیْرُ أَنْبِیَائِهِ وَ حُجَجِهِ فِی أَرْضِهِ لِعِلْمِهِ بِمَا یُحْدِثُهُ فِی کِتَابِهِ الْمُبَدِّلُونَ مِنْ إِسْقَاطِ أَسْمَاءِ حُجَجِهِ مِنْهُ وَ تَلْبِیسِهِمْ ذَلِکَ عَلَی الْأُمَّهًِْ لِیُعِینُوهُمْ عَلَی بَاطِلِهِمْ فَأَثْبَتَ فِیهِ الرُّمُوزَ وَ أَعْمَی قُلُوبَهُمْ وَ أَبْصَارَهُمْ لِمَا عَلَیْهِمْ فِی تَرْکِهَا وَ تَرْکِ غَیْرِهَا مِنَ الْخِطَابِ الدَّالِّ عَلَی مَا أَحْدَثُوهُ فِیهِ وَ لَوْ عَلِمَ الْمُنَافِقُونَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ مَا عَلَیْهِمْ مِنْ تَرْکِ هَذِهِ الْآیَاتِ الَّتِی بَیَّنْتُ لَکَ تَأْوِیلَهَا لَأَسْقَطُوهَا مَعَ مَا أَسْقَطُوا مِنْهُ وَ لَکِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ اسْمُهُ مَاضٍ حُکْمُهُ بِإِیجَابِ الْحُجَّهًِْ عَلَی خَلْقِهِ کَمَا قَالَ اللَّهُ فَلِلهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ أَغْشَی أَبْصَارَهُمْ وَ جَعَلَ عَلی قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً عَنْ تَأَمُّلِ ذَلِکَ فَتَرَکُوهُ بِحَالِهِ وَ حَجَبُوا عَنْ تَأْکِیدِ الْمُلْتَبِسِ بِإِبْطَالِهِ فَالسُّعَدَاءُ یَنْتَبِهُونَ عَلَیْهِ وَ الْأَشْقِیَاءُ یَعْمَهُونَ عَنْه. (القَدَر
امام علی (علیه السلام)- البته خداوند تبارک و تعالی این رموز را که تنها او و پیامبران (علیهم السلام) و حجّتهایش در زمین میشناسند، در کتاب خود قرار داد؛ چرا که میدانست تبدیل کنندگان با حذف نامهای حجّتهای او از کتابش در آن بدعت میگذارند و این امر را مبهم میکنند تا امّت، آنان را در راه باطلشان یاری دهند. از این رو حق تعالی این رموز را در کتابش استوار ساخت و دلها و دیده های آنان را کور کرد تا ناگزیر شوند این رمزها و دیگر آیات را رها سازند؛ همان رموز و آیاتی که بر اموری دلالتگرند که آنها آن امور را تحریف میکنند. و نیز خدای عزّوجلّ اهل کتاب (قرآن) و برپا دارندگان کتاب و کسانی را که به ظاهر و باطن آن آگاهی کامل دارند، از شجره ای قرار دارد که ریشه اش برقرار و شاخه اش در آسمان است و به اذن پروردگارش همیشه میوه میدهد؛ یعنی همانند این علم را در هر زمانی برای در بردارندگانش پدید می آورد. دشمنان آن شجره را نیز از شجره ملعون قرار داد؛ همان کسانی که کوشیدند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند، امّا خداوند تنها روا دید که نور خود را کامل کند. اگر منافقان میدانستند چگونه ناگزیر شده اند آیاتی را که تأویل آنها را برایت بیان کردم، رها کنند، هر آینه آنها را به همراه آنچه حذف کرده اند، از میان میبردند، امّا حکم خداوند بر اتمام حجّت بر بندگانش جاری شد؛ همان گونه که فرمود: فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ، دیدگان آنان را پوشانید و بر دلهایشان پرده ای کشید تا در این امر نیندیشند و این گونه شد که منافقان، آن را به حال خود رها کردند. پس نیکبختان بر آن ثابت قدم شدند و نگونبختان از دیدنش کور شدند. (قدر
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۶۲۶ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۴۵/ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۱۱۹/ نورالثقلین؛ فیه: «إنّما جعل الله ... احدثوه فیه» محذوفٌ و «ملبس» بدلٌ «ملتبس»/ الاحتجاج، ج۱، ص۲۵۳؛ فیه: «و جعل علی قلوبهم ... یعمهون به» محذوفٌ
خدایا توفیق شناخت ائمه علیهم السلام را به ما عنایت بفرما – الهی آمین
سلامتی و فرج امام زمان (عج) صلواتی ختم بفرمایید.