توضیحات
بسمه تعالی
معرفت و شناخت امام را امام علی (ع) در حدیثی گرانقدر به طارق آموخته اند. در اینجا شرح این عبارت از حدیث که امام نورالله، الشمس و القمر و النهار است بر مبنای کلام امام علی(ع) و آیات قرآن و روایات بیان می شود.
متن سخنرانی معرفت و شناخت امام- شرح حدیث طارق- قسمت نهم- نورالله-2:
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه نور الله:
4-4- امام نور شیعیان در دنیا و آخرت:
امام نه تنها نور مومنین در دنیاست بلکه نور آنها در آخرت نیز هست همان طور که خداوند در سوره تحریم آیه ۸ می فرماید:
"يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يَوْمَ لايُخْزِي اللهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ" ("اى كسانىكه ايمان آوردهايد! بهسوى خدا توبه كنيد، توبهاى خالص؛ اميد است [با اين كار] پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهايى بهشتى كه نهرها از پاى درختانش جارى است وارد كند، در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمىكند؛ اين درحالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است، و مىگويند: «پروردگارا! نورِ ما را كامل كن و ما را ببخش كه تو بر هرچيز توانايى».")
روایاتی که در این زمینه داریم:
1:
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ صَالِحِبْنِسَهْلٍ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ فِی قَوْلِ اللَّهِ ... نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ قَالَ أَئِمَّهًُْ الْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ نُورُهُمْ یَسْعَی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمَانِهِمْ حَتَّی یَنْزِلُوا مَنَازِلَهُمْ فِی الْجَنَّهًِْ.
امام صادق (علیه السلام)- صالحبنسهل همدانی گوید: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) در مرد قول خداوند متعال نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ فرمود: «آنها امامهای مؤمنین هستند که نور آنها از جلو و اطرافشان میدرخشد تا وارد منزلهای خود در بهشت میشوند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۴۰۰
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۰۴/ القمی، ج۲، ص۳۷۸/ نورالثقلین؛ «بتفاوت لفظی»/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی»
2:
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- أَبُوخَالِدٍ الْکَابُلِیُّ عَنِ الْبَاقِر (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا یَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّهًُْ (علیهم السلام) مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) قَوْلُهُ أَتْمِمْ لَنا نُورَنا أَلْحِقْ بِنَا شِیعَتَنَا.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ابوخالد کابلی از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده است که در مورد قول خداوند متعال حال که چنین است، به خدا و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید. (تغابن/۸) فرمود: نور، بهخدا قسم ائمه (علیهم السلام) از آل محمّدند (صلی الله علیه و آله) این آیه که میفرماید: أَتْمِمْ لَنا نُورَنا یعنی شیعیان ما را به ما ملحق نما.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۴۰۰
بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۱۵/ المناقب، ج۳، ص۸۱
3:
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- جَابِرِبْنِعَبْدِاللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ (رحمة الله علیه) قَالَ کُنْتُ ذَاتَ یَوْمٍ عِنْدَ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) إِذْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ عَلَی عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ أَ لَا أُبَشِّرُکَ یَا أَبَاالْحَسَنِ (علیه السلام) فَقَالَ بَلَی یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ هَذَا جَبْرَئِیلُ یُخْبِرُنِی عَنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ قَدْ أَعْطَی شِیعَتَکَ وَ مُحِبِّیکَ تِسْعَ خِصَالٍ الرِّفْقَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْأُنْسَ عِنْدَ الْوَحْشَهًِْ وَ النُّورَ عِنْدَ الظُّلْمَهًِْ وَ الْأَمْنَ عِنْدَ الْفَزَعِ وَ الْقِسْطَ عِنْدَ الْمِیزَانِ وَ الْجَوَازَ عَلَی الصِّرَاطِ وَ دُخُولَ الْجَنَّهًِْ قَبْلَ سَائِرِ النَّاسِ وَ نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- جابربنعبدالله انصاری (رحمة الله علیه) میگوید: «در یکی از روزها نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودم که به علیّبنابیطالب (علیه السلام) رو کرد، و فرمود: ای اباالحسن (علیه السلام)! آیا تو را بشارت دهم»؟ عرض کرد: «آری، ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)». فرمود: «این جبرئیل (علیه السلام) است که از خداوند عزّوجلّ برای من خبر میآورد که به پیروان و دوستداران تو هفت خصلت داده است: ملایمت هنگام مرگ، آرامش هنگام وحشت، نور هنگام ظلمت و تاریکی، امنیّت هنگام ترس، عدالت هنگام سنجش اعمال، گذشتن از صراط، داخلشدن به بهشت قبل از مردم دیگر، وَ نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمانِهِمْ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۴۰۲
بحارالأنوار، ج۶۵، ص۱۱/ البرهان
4-5- نور امام روشن کننده زمین در هنگام فرج
امام همان نور الهی است که زمین را روشن می کند چرا که خداوند می فرماید:” وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ ”. این آیه به ظهور امام زمان(عج) اشاره دارد که در موقع ظهور این امام بزرگوار زمین از نور ایشان و یا نور الهی پرنور می گردد[1] و مردم در پرتو این نور راه هدایت را می پیمایند.
روایات آمده در این موضوع:
1:
الصّادق (علیه السلام)- الْمُفَضَّلِبْنِعُمَرَ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ فِی قَوْلِ اللَّهِ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها قَالَ رَبُّ الْأَرْضِ إِمَامُ الْأَرْضِ قُلْتُ فَإِذَا خَرَجَ یَکُونُ مَا ذَا قَالَ إِذاً یَسْتَغْنِی النَّاسُ عَنْ ضَوْءِ الشَّمْسِ وَ نُورِ الْقَمَرِ وَ یَجْتَزِءُونَ بِنُورِ الْإِمَامِ.
امام صادق (علیه السلام)- مفضّلبنعمر گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که دربارهی کلام خداوند متعال: وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا فرمود: «پروردگار زمین یعنی امام زمین». عرض کردم: «وقتی امام بیرون آید چه میشود»؟ فرمود: «آنگاه مردم از تابش خورشید و نور ماه بینیاز میشوند و به نور امام ره مینوردند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۱۲
بحارالأنوار، ج۷، ص۳۲۶/ القمی، ج۲، ص۲۵۳/ البرهان/ نورالثقلین
(توجه: نکته ای درباره کلمه رب:
کلمه رب در معنی هم به معنی خدا است هم به معنی آقا و سرور و به پرورش دهنده باز می گررد. در قرآن هم خداوند از هر دو استفاده کرده است. مثلا در سوره یوسف آیه 50 داریم که "وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَىٰ رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ ۚ إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَلِيمٌ یعنی شاه گفت: زود او را نزد من بیاورید. چون فرستاده شاه نزد یوسف آمد یوسف به او گفت: باز گرد و شاه را بپرس چه شد که زنان مصری همه دست خود بریدند؟ آری خدای من به مکر آنان (و بیگناهی من) آگاه است." که در اینجا در یک آیه رب در هر دو معنی آمده است و البته ضمیر ک نشان می دهد حضرت یوسف پادشاه را رب خود نخوانده بلکه در ربی که ضمیر ی دارد و حضرت از پروردگار خودش سخن می گوید منظورش خداوند است.
در بعضی روایات نقل شده در تفسیر پیرامون آیه وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها در تفسیر اهل بیت علیهم السلام آمده که منظور نور امام است و در بعضی دیگر نورالهی آمده است اما از انجا که امام نورش را از نور الهی می گیرد و نور الله هست پس فرقی بین این دو دسته احادیث نیست.)
2:
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَخِی وَ آخِرُهُمْ وَلَدِی وَ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَنْ أَخُوکَ قَالَ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) قِیلَ فَمَنْ وَلَدُکَ قَالَ الْمَهْدِیُّ یَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَأَطَالَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یَخْرُجَ فِیهِ وَلَدِی الْمَهْدِیُّ فَیَنْزِلَ رُوحُ اللَّهِ عِیسَیابْنُمَرْیَمَ (علیه السلام) فَیُصَلِّیَ خَلْفَهُ وَ تُشْرِقَ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ یَبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- جانشینان و اوصیاء من که پس از من در میان مردم حجّتهای پروردگار هستند دوازده نفر میباشند، اوّل آنها برادرم هست و آخرین آنان هم پسرم خواهد بود، عرض کردند: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برادرت کیست»؟ فرمود: «علیّبنابیطالب (علیه السلام)». عرض کردند: «فرزندت کدام است»؟ فرمود: «فرزندم مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که خداوند بهوسیلهی او دنیا را پر از عدل و داد میکند پس از اینکه از ظلم و ستم پر شده باشد. به خداوندی که مرا بهراستی برانگیخت اگر از دنیا فقط یک روز مانده باشد خداوند آن روز را چنان بلند گرداند تا فرزندم مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن روز خروج کند، و عیسی روح اللَّه (علیه السلام) از آسمان فرود خواهد آمد و در پشت سر او نماز میخواند و روی زمین از نور خداوند روشن میگردد، و سلطنت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر شرق و غرب عالم تسلّط پیدا میکند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۱۲
بحارالأنوار، ج۵۱، ص۷۱
3:
الرّضا (علیه السلام)- فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ مَنِ الْقَائِمُ مِنْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ قَالَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی ابْنُ سَیِّدَهًِْ الْإِمَاءِ یُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ کُلِّ جَوْرٍ وَ یُقَدِّسُهَا مِنْ کُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِی یَشُکُّ النَّاسُ فِی وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَیْبَهًِْ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدْلِ بَیْنَ النَّاسِ فَلَا یَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِی تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ لَا یَکُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ هُوَ الَّذِی یُنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِهِ یَسْمَعُهُ جَمِیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَیْهِ یَقُولُ أَلَا إِنَّ حُجَّهًَْ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِیه.
امام رضا (علیه السلام)- خدمت حضرت رضا (علیه السلام) عرض شد: «ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! قائم از اهل بیت شما کدام است»؟ فرمود: «چهارمین نفر از فرزندان من که از سرور کنیزان [و یکی از بهترین زنان عالم] متولّد خواهد شد و پروردگار بهوسیلهی او، زمین را از هر ظلم و جنایتی پاک میکند، و قائم همان کس است که مردم در اصل ولادتش شک میکنند و قبل از ظهور و خروجش مدّتی در غیبت خواهد ماند، هنگامیکه از پشت پردهی غیبت بیرون میآید، زمین به نور الهی روشن میشود و بساط عدلوداد را در میان مردم خواهد افکند، قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همان است که زمین برای او در هم میپیچد و سایه هم ندارد، او همان است که در موقع خروجش از آسمان فریاد میزنند و وی را به جهانیان معرفی میکنند و همهی مردم صدایی را که به سمت او دعوت میکند را میشنوند که میگوید: حجّت خدا نزد بیتاللهالحرام [و کعبه] ظهور کرده است، پس از او تبعیت کنید که حق همراه اوست و حق در او [و در وجود او] است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۳۱۲
بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۲۱
۴-6- نور نار:
نور یکی از ویژگیهای آتش است و در تعبیر دیگر امام آتشی است که نور آن در تاریکی شب، برای شیعیان موجب هدایت، علم و روشنی راه ایشان می شود و از طرفی برای کافران و دشمنان خاصیت سوزانندگی دارد چرا که می تواند در مقابل آنها و در جهاد با معاندان جهنمی برایشان بر پا کند. خصوصا امام مهدی (عج) در آیه ۳۱ سوره مدثر به نار تشبیه شده اند:
" وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً ۙ وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا ۙ وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ ۙ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ ۚ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْبَشَرِ"
("مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار دادیم، و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معیّن نکردیم تا اهل کتاب [= یهود و نصاری] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقّانیّت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟!» (آری) این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه میسازد و هر کس را بخواهد هدایت میکند! و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمیداند، و این جز هشدار و تذکّری برای انسانها نیست!")(سوره مدثر آیه 31)
روایت:
الباقر(علیه السلام)- عَنْ جَابِر عَنْ أَبِیجَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ عزّوجلّ ... وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِکَةً قَالَ: فَالنَّارُ هُوَ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) الَّذِی أَنَارَ ضَوْؤُهُ وَ خُرُوجُهُ لِأَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ وَ الْمَلَائِکَهًُْ هُمُ الَّذِینَ یَمْلِکُونَ عِلْمَ آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام)وَ قَوْلُهُ: وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا قَالَ: یَعْنِی الْمُرْجِئَهًَْ وَ قَوْلُهُ: لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ قَالَ: هُمُ الشِّیعَهًُْ وَ هُمْ أَهْلُ الْکِتَابِ وَ هُمُ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّهًَْ وَ قَوْلُهُ: وَ یَزْدادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیماناً وَ لا یَرْتابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ أَیْ لَا یَشُکُّ الشِّیعَهًُْ فِی شَیْءٍ مِنْ أَمْرِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وَ قَوْلُهُ: وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یَعْنِی بِذَلِکَ الشِّیعَهًَْ وَ ضُعَفَاءَهَا وَ الْکافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا فَقَالَ اللَّهُ عزّوجلّ لَهُمْ: کَذلِکَ یُضِلُّ اللهُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ فَالْمُؤْمِنُ یُسَلِّمُ وَ الْکَافِرُ یَشُکُّ وَ قَوْلُهُ: وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ فَجُنُودُ رَبِّکَ هُمُ الشِّیعَهًُْ وَ هُمْ شُهَدَاءُ اللَّهِ فِی الْأَرْضِ وَ قَوْلُهُ: وَ ما هِیَ إِلَّا ذِکْری لِلْبَشَرِ لِمَنْ شاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّر.
امام باقر (علیه السلام)- جابر (رحمة الله علیه) از امام باقر (علیه السلام) روایت میکند که دربارهی آیه: وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ النَّارِ إِلَّا مَلائِکَةً؛ فرمود: «منظور از نار حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که نور او میدرخشد و قیامش شرق و غرب را میگیرد و ملائکه کسانی هستند که علم آل محمّد (علیهم السلام) را دارند. این آیه: وَما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا؛ منظور گروه مرجئه هستند و این آیه: لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ یعنی شیعیان که اهل کتابند و آنها هستند که به ایشان کتاب و نبوّت و حکمت ارزانی شده است. وَ یَزْدادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیماناً وَ لا یَرْتابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ؛ یعنی شیعیان شک در چیزی از کار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارند. وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ؛ منظور ضعفای شیعه هستند. وَ الْکافِرُونَ ما ذا أَرادَ اللهُ بِهذا مَثَلًا؛ که میگویند خدا از این چه منظوری دارد خداوند میفرماید: کَذلِکَ یُضِلُّ اللهُ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ این چنین خداوند کسی را که میخواهد، گمراه میکند و آن کس را که بخواهد، هدایت مینماید. مؤمن تسلیم میشود و کافر شک میکند. وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ؛ منظور از جنود و سپاه خدا شیعیان هستند که تعداد آنها را فقط خدا میداند و آنها گواهان روی زمینند. برای کسانی از شما که میخواهند پیش افتند یا عقب بمانند [بهسوی هدایت و نیکی پیش روند یا نروند]!.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۱۷۸ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۲۵
4-7- کافران می خواهند نورالله را خاموش کنند:
اما کافران به ولایت از آنجا که نور امام را ناری برای خود می بینند می خواهند که آن را خاموش کنند ولی نه تنها این نور خاموش نمی شود بلکه در قیام امام مهدی (عج) این نور کامل می شود همان طور که خداوند در سوره صف آیه 8و 9 فرموده است:" يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ" ("آنان مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولى خدا نور خود را كامل مىكند هرچند كافران خوش نداشته باشند.")
"هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ"[2] .
روایت های زیر را در این زمینه داریم:
الکاظم (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِالْفُضَیْلِ عَنْ أَبِیالْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ قَالَ یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا وَلَایَهًَْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بِأَفْوَاهِهِمْ قُلْتُ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ قَالَ (علیه السلام) وَ اللَّهُ مُتِمُّ الْإِمَامَهًِْ لِقَوْلِهِ عزّوجلّ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا وَ النُّورُ هُوَ الْإِمَامُ قُلْتُ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ (صلی الله علیه و آله) بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ قَالَ هُوَ الَّذِی أَمَرَ اللَّهُ رَسُولَهُ (صلی الله علیه و آله) بِالْوَلَایَهًِْ لِوَصِیِّهِ وَ الْوَلَایَهًُْ هِیَ دِینُ الْحَقِّ قُلْتُ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ قَالَ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الْأَدْیَانِ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) لِقَوْلِ اللَّهِ عزّوجلّ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ بِوَلَایَهًِْ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وَ لَوْکَرِهَ الْکافِرُونَ بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) قُلْتُ هَذَا تَنْزِیلٌ قَالَ نَعَمْ أَمَّا هَذِهِ الْحُرُوفُ فَتَنْزِیلٌ وَ أَمَّا غَیْرُهُ فَتَأْوِیلٌ.
امام کاظم (علیه السلام)- محمّدبنفضیل گوید: از امام کاظم (علیه السلام) دربارهی آیه: یُرِیدُونَ لیُطْفِؤُوا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ پرسیدم. ایشان فرمود: «میخواهند ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را با دهان خود خاموش سازند. گفتم: «و اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ معنایش چیست»؟ فرمود: «یعنی خداوند، امامت را تمام میکند، همانطور که فرمود: به خدا و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید. (تغابن/۸) نور، همان امام (علیه السلام) است. گفتم: «هُو الذِی أَرْسَل رَسُولهُ بِالهُدَی و دِینِ الحَقِّ به چه معناست»؟ فرمود: «او کسی است که رسولش را به ولایت وصی و جانشین خود دستور داد و ولایت، همان دین حق است». گفتم: «لیُظْهِرَهُ عَلی الدِّینِ کُلهِ؛ به چه معناست»؟ فرمود: «در زمان ظهور قائم (این دین را بر تمامی ادیان برتری میبخشد و غلبه میدهد. خداوند عزّوجلّ میفرماید: به ولایت علی (علیه السلام) [خداوند، نورش را بهوسیلهی ولایت قائم (تمام میکند، وَ لَوْکَرِهَ الْکافِرُونَ». گفتم: «این کلام، قرآن است»؟ فرمود: «بله، این کلمات، جزء قرآن است، امّا غیر از آن تأویل است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۴ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۱۸/ الکافی، ج۱، ص۴۳۲/ الکافی، ج۱، ص۱۹۵؛ «بتفاوت»/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۳۶/ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۶۰/ نورالثقلین/ البرهان
2:
الکاظم (علیه السلام)- قِیلَ: حَضَرَ مَجْلِسَ الرَّشِیدِ هِنْدِیٌّ حَکِیمٌ فَدَخَلَ الْکَاظِمُ (علیه السلام) فَرَفَعَ الرَّشِیدُ مَقَامَهُ، فَحَسَدَهُ الْهِنْدِیُّ وَ قَالَ: اغْتَنَیْتَ بِعِلْمِکَ عَنْ غَیْرِکَ فَکُنْتَ کَمَا قَالَ تَعَالَی کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَی. فَقَالَ (علیه السلام): أَخْبِرْنِی الصُّوَرَ الصَّدَفِیَّهًَْ إِذَا تَکَامَلَتْ فِیهَا الْحَرَارَهًُْ الْکُلِّیَّهًُْ وَ تَوَاتَرَتْ عَلَیْهَا الْحَرَکَاتُ الطَّبِیعِیَّهًُْ وَ اسْتَحْکَمَتْ فِیهَا الْقُوَی الْعُنْصُرِیَّهًُْ صَارَتْ أَخْصَاصاً عَقْلِیَّهًًْ أَمْ أَشْبَاحاً وَهْمِیَّهًًْ؟ فَبُهِتَ الْهِنْدِیُّ وَ قَبَّلَ رَأْسَ الْإِمَامِ (علیه السلام) وَ قَالَ: لَقَدْ کَلَّمْتَنِی بِکَلَامٍ لَاهُوتٍ مِنْ جِسْمٍ نَاسُوتٍ. فَقَالَ الرَّشِیدُ: کُلَّمَا أَرَدْنَا أَنْ نَضَعَ أَهْلَ هَذَا الْبَیْتِ أَبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یَرْفَعَهُ. فَقَالَ (علیه السلام): یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ.
امام کاظم (علیه السلام)- گفته شده است: دانشمندی هندی در مجلس هارون الرشید حاضر شد. سپس امام کاظم (علیه السلام) وارد شد و هارون الرشید مقامش را بالا برد. فرد هندی به امام (علیه السلام) حسادت ورزید. [امام (علیه السلام)] فرمود: «با علمت از غیر خود بینیاز شدی و چنان هستی که خدای تعالی فرمود: چنین نیست [که شما میپندارید] به یقین انسان طغیان میکند، از اینکه خود را بینیاز ببیند!. (علق/۶۷) ... سپس امام (علیه السلام) فرمود: «از صورتهای صدفی به من خبر بده که وقتی حرارت تمام مجموعه در آن کامل شد و حرکات طبیعی پیدرپی بر آن عارض شد و نیروهای عنصری در آن ثابت و استوار شد، [آیا تبدیل به] شکلهای عقلی میگردد یا خیالات وهمی». شخص هندی مات و مبهوت شد و سر امام (علیه السلام) را بوسید و گفت: «از جسم انسانی، با من سخن الهی گفتی». هارون الرشید گفت: «هر زمان خواستیم اهل این خانه خوار کنیم [و پایین بکشیم]، خداوند [از هر چیزی] جز بالابردن آنها امتناع کرد». امام (علیه السلام) فرمود: یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۲۸ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۹۴
از سوی دیگر، امام برای پذیرندگان ولایت نه تنها نار نیست بلکه تجارت پرسودی است که از عذاب رهایی می دهد همان طور که در آیه ۱۰ سوره صف آمده است: "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ"("اى كسانى كه ايمان آوردهايد! آيا شما را به تجارتى راهنمايى كنم كه شما را از عذاب دردناك رهايى مىبخشد؟!")
روایت داریم:
أمیرالمومنین (علیه السلام)- عَنْ أَبِیعَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَنَا التِّجَارَهًُْ الْمُرْبِحَهًُْ الْمُنْجِیَهًُْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَلِیمِ الَّتِی دَلَّ عَلَیْهَا فِی کِتَابِهِ فَقَالَ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ.
امام علی (علیه السلام)- امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «من همان تجارت پرسودی هستم که از عذاب دردناک نجات میدهد و من همان هستم که خداوند در قرآن بیان کرده». و فرموده است: یَا أَیُّهَا الذِینَ آَمَنُوا هَل أَدُلکُمْ عَلی تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلیمٍ.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۲۳۴ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۳۰/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۴/ البرهان
موید دیگر این مطلب، آیه ۲۹ سوره فتح است که می فرماید: "محمّد فرستادهی خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند…"[3].
چه خوب است که الان با هم دعا کنیم به دعایی که در قرآن آمده که رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
سلامتی و فرج فرزندشان صلواتی ختم بفرمایید.