توضیحات
بسمه تعالی
وظایف منتظران جلسه دهم:
ادامه وظیفه هفتم: ادامه خطبه متقین امام علی(علیه السلام):
... و نفسشان عفيف و دامنشان پاك است.
در روزگار كوتاه دنيا صبر كرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند: تجارتى پر سود كه پروردگارشان فراهم فرموده
(توضیح: مسلما چشم پوشی از بعضی خوشی های حرام زودگذر برای رسیدن به خوشی ها و آسایش دائمی یک تجارت پر سود است. شما وقتی بازار می روید دو چیز هم ارزش را با هم مبادله می کنید پول می دهید به همان اندازه غذا یا کالا یا خدمات دریافت می کنید اما اینجا یک چیز موقت یعنی از نظر زمانی دارای ارزش کم و کوتاه را می دهید اما به جای آن یک پاداش جاودانه و از نظر زمانی دائمیرا به دست می آورید مسلما این تجارت خدایی، سودش بینهایت است. از طرفی، تجارت پر سود در واقع همان پذیرش ولایت امام علی(ع) و اطاعت از دستورات ایشان است چرا که در تفسیر روایی سوره صف آیه 10 که خداوند انسانها را به تجارت پرسود راهنمایی می کند آمده است که امام صادق علیه السلام نقل کرده که امام علی(علیه السلام) فرموده اند: "من همان تجارت پرسودی هستم که از عذاب دردناک نجات می دهد و من همان هستم که خداوند در قرآن بیان کرده و فرموده است: یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم ")،
دنيا مى خواست آنها را بفريبد امّا عزم دنيا نكردند، مى خواست آنها را اسير خود گرداند كه با فدا كردن جان، خود را آزاد ساختند
(توضیح: وقتی انسان می خواهد در راه تقوا گام بردارد شیطان که در اینجا همان دنیاست برایش نقشه می ریزد و سعی می کند که او را به سمت خود بکشاند. اما پرهیزکاران تا پای جان در مقابل دنیا می ایستند و بعضی از آنان اگر موقعیت جهاد بوده که تمام دنیای خود را فدا کرده و به مقام رفیع شهادت رسیده اند و بعضی دیگر نیز اگر موقعیت جهاد و جنگی نبوده اما در ذهن و عقیده آنقدر آماده گذشتن از جان خودشان هستند که در واقع ایشان از جان گذشته اند و چون این عزم و اراده در ایشان راسخ است همان گذشتن از جان در نامه عملشان ثبت است. در روایات آمده که هر کس آمادگی و آرزوی شهادت در راه خدا داشته باشد و شهادت را طلب کند حتی اگر در رختخواب بمیرد شهید است. در مورد منتظران واقعی امام زمان عج آمده که اگر حتی در بستر خودشان هم بمیرند شهید از دنیا رفته اند. پس پرهیزکاران چه در ذهن و عقیده و عزم و اراده و چه در عمل عزم دنیا نکرده و از جان خود گذشته اند).
(شب پرهیزکاران:)
پرهيزكاران در شب بر پا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكّر و انديشه مى خوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مى يابند (توضیح: دردهای جسمانی و روحانی زیادی وجود دارند که با دستورالعمل های اخلاقی قرآن شفا پیدا می کنند). وقتى به آيه اى برسند كه تشويقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پر شوق در آن خيره شوند، و گمان مى برند كه نعمت هاى بهشت برابر ديدگانشان قرار دارد، و هر گاه به آيه اى مى رسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مى سپارند، و گويا صداى بر هم خوردن شعله هاى آتش، در گوششان طنين افكن است، پس قامت به شكل ركوع خم كرده، پيشانى و دست و پا بر خاك ماليده، و از خدا آزادى خود را از آتش جهنّم مى طلبند.
پرهيزكاران در روز، دانشمندانى بردبار
(توضیح: توجه به این نکته بسیار با اهمیت است، پرهیزکاران الزاما کسانی نیستند که دائما پای نماز و سجاده اند آنان نه تنها به دنیال کسب علم اند بلکه حضرت از ایشان با عنوان دانشمند یاد کرده اند و فرموده اند دانشمندانی بردبارند یعنی علاوه بر علم زیاد صبور و بردبار هم هستند چرا که هر چه انسان بیشتر بفهمد درکش از مسائل بالاتر برود تحمل نظرات اشتباه دیگران سخت تر است اما ایشان در مقابل بی ادبی یا نظرات اشتباه با رفتاری که نشان از بردباری و حلم ایشان دارد رفتار می کنند.در واقع این دانشمندان یا علمشان را از راه مدرسه و استاد بدست آورده اند که بنا به گفته پیامبر(ص) عمل کرده اند که زگهواره تا گور دانش بجوی، یا علاوه بر کوشش در کسب علم، بر اساس تقوایی که داشته اند به سرچشمه علم که ائمه معصومین علیهم السلام اند متصل شده اند و علم را از ایشان و از سینه مبارک ایشان دریافت نموده اند. در مورد سید بحر العلوم آمده است که میرزای قمی نویسنده کتاب "قوانین الاصول" که از بزرگان عصر خود به شمار می رفت می گوید:" من با علامه بحرالعلوم با هم در درس استاد وحید بهبهانی شرکت می کردیم و در مباحثاتی که من با ایشان داشتم اغلب من تقریر کرده و درس را توضیح می دادم تا اینکه من به ایران آمدم و سید بحرالعلوم در نجف ماند. بعدها وقتی شهرت علمی بحرالعلوم به من رسید تعجب کردم که این نباید اینقدر از حیث علمی قوی شده باشد تا اینکه برای زیارت عتبات عالیات وارد نجف اشرف شده و سید را ملاقات کردم. من دیدم سید بحر العلوم مانند دریای مواج و عمیقی از دانشهاست. سپس از او پرسیدم ما در یک درجه از علم بودیم لذا شما در این حد نبودی و چطور شد که به این معارف دست یافتی؟ سید رو به من کرد و گفت: میرزا این از اسرار است اما من آن را به تو می گویم به شرطی که تا زنده هستم به کسی نگویی. چگونه این طور نباشم در حالیکه آقایم حجت بن الحسن (علیه السلام) شبی مرا در مسجد کوفه به سینه مبارک خود چسباند." حال به ادامه خطبه برگردیم)،
و نيكوكارانى با تقوا هستند كه ترس الهى آنان را چونان تير تراشيده لاغر كرده است، كسى كه به آنها مى نگرد مى پندارد كه بيمارند امّا آنان را بيمارى نيست، و مى گويد، مردم در اشتباهند در صورتى كه آشفتگى ظاهرشان، نشان از امرى بزرگ است.
از اعمال اندك خود خشنود نيستند، و اعمال زياد خود را بسيار نمى شمارند.
(توضیح: اصلا توجه این افراد به شمارش و میزان اعمال خوبشان نیست و حتی کار زیاد خودشان را هم زیاد نمی بینند یا به عبارتی کار زیادشان را هم کم می شمرند چون ایشان السابقون السابقون اند در مسابقه هر چه بیشتر کار نیک داشته باشی جلوتری. از طرفی می دانند که هر چقدر کار خوب هم داشته باشند باز هم راه برای بهتر شدن و بهتر انجام دادن هست چرا که فاصله ما تا امام بسیار زیاد است به طوریکه یک ضربت امام علی(ع) برتر از کل عبادت ثقلین است (پیامبر(ص) در جنگ خندق فرمودند: ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین (شافعی، علی بن برهان الدین، سیره حلبیه، بیروت، مکتب الاسلامیه، ج 2، ص 319 و 320) (چرا که امام علی علیه السلام نه تنها همواره از پیامبر(ص) حمایت می کردند بلکه درجنگ خندق که جنگی حساس و سرنوشت ساز بود وارد جهاد شدند ووقتی عمروبن عبدود 3 بار مبارز طلبید و به خاطر هیکل غول مانند او که یک دفعه یک بچه شتر را به جای سپر خودش بلند کرده بود، هیچ کس به مبارزه او نرفت این امام علی(علیه السلام) بود که هر بار اعلام آمادگی نمودند و پس از اینکه او را ارشاد کردند و از این کارش نهی کردند و عمرو قبول نکرد به مبارزه با او پرداختند و در اخر هم که عمرو آب دهان بر حضرت انداخت حضرت یک دور زدند و دوباره به بالای سر او برگشتند تا به خاطر غرض شخصی او را هلاک نکرده باشند لذا ایشان حتی در موقعیتهایی که دیگران حضرت رسول(ص) را تنها می گذاشتند وارد میدان می شدند و با یقین و اخلاص کامل جهاد می کردند) در نتیجه کل عبادات ما که هیچ، کل عبادات همه انسانها و کل عبادات همه جنیان را که در نظر بگیرید تازه به اندازهیک ضربت امام علی(علیه السلام) در روز خندق نمی رسد چه برسد به اینکه کل عبادات ایشان مد نظر باشد که اصلا نمی توان آن را متصور شد چرا که ایشان از ابتدای خلقت که آفریده شده بودند در حال عبادت و تسبیح خداوند بودند. لذا حتی کارهای بزرگ ما بسیار کوچک است).
نفس خود را متّهم مى كنند، و از كردار خود ترسناكند.
(توضیح: پرهیزکاران به جهت اینکه حسابرسی به اعمال دارند از کردار خود ترسناکند که مبادا به دلیل ناخالصی ها و نیت های غیرخدایی که در آن وارد شده مورد قبول خداوند قرار نگیرد.)
هرگاه يكى از آنان را بستايند، از آنچه در تعريف او گفته شد در هراس افتاده مى گويد: «من خود را از ديگران بهتر مى شناسم و خداى من، مرا بهتر از من مى شناسد، بار خدايا، مرا بر آنچه مى گويند محاكمه نفرما، و بهتر از آن قرارم ده كه مى گويند، و گناهانى كه نمى دانند بيامرز».
و از نشانه هاى يكى از پرهيزكاران اين است كه او را اينگونه مى بينى: در ديندارى نيرومند، نرمخو و دور انديش است، داراى ايمانى پر از يقين، حريص در كسب دانش، با داشتن علم بردبار.
در توانگرى ميانه رو، در عبادت فروتن، در تهيدستى آراسته
(توضیح: این هم نکته بسیار ظریفی است که پرهیزکاران هم در توانگری و داشتن ثروت میانه رو هستند و هم در زمان تهیدستی ظاهری آراسته دارند که البته آراستگی به معنای پوشیدن لباسهای گران قیمت یا نو نیست. همان لباس معمولی انسان اتوکشیده باشد کفش خاکی نباشد جوراب سوراخ نباشد چیزهایی که گاهی برخی مومنان آنها را رعایت نمی کنند اینها جزو خصوصیات متقین است)،
در سختى ها بردبار، در جستجوى كسب حلال، در راه هدايت شادمان و پرهيز كننده از طمع ورزى، مى باشد.
اعمال نيكو انجام مى دهد و ترسان است، روز را به شب مى رساند با سپاسگزارى، و شب را به روز مى آورد با ياد خدا، شب مى خوابد اما ترسان، و بر مى خيزد شادمان، ترس براى اينكه دچار غفلت نشود، و شادمانى براى فضل و رحمتى كه به او رسيده است.
اگر نفس او در آنچه دشوار است فرمان نبرد، از آنچه دوست دارد محرومش مى كند. (توضیح: همان بحث محاسبه و مواخذه است که برای تربیت نفس مثلا اگر دچار غیبت شد خودش را از برنامه تفریح آن روز یا فلان غذا محروم کند)
روشنى چشم پرهيزكار در چيزى قرار دارد كه جاودانه است، و آن را ترك مى كند كه پايدار نيست،
بردبارى را با علم، و سخن را با عمل، در مى آميزد.(توضیح: یعنی مثل ما عالم بی عمل نیست).
پرهيزكار را مى بينى كه: آرزويش نزديك، لغزش هايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده و خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار، و از آزارش در امانند. (توضیح: اینکه مردم به خیر کسی امیدوار باشند نکته مهمی است چرا که بعضی آنقدر نه در کلامشاناست که کلا با انجام هر خیری مخالف اند، قرض نمی دهند، اگر انجام کار خیری از ایشان خواسته شود هنوز به آن فکر نکرده آن را رد می کنند، اگر کسی از آنها بخواهد واسطه بین دو نفر شوند سریع آن را رد می کنند و ... لذا کسی به خیری رسیدن از آنها امیدوار نیست. اما پرهیزکاران هر کاری از دستشان بربیاید که در وسعشان باشد و در راستای رضای الهی باشد انجام می دهند لذا مردم به خیر آنها امیدوارند)
اگر در جمع بى خبران باشد نامش در گروه ياد آوران خدا ثبت مى گردد، و اگر در ياد آوران باشد نامش در گروه بى خبران نوشته نمى شود. (توضیح: اگر جزو بیخبران از اخبار دنیوی باشد دلیلش این است که دائم به یاد و در فکر انجام کارهای معنوی است چرا که ایشان می دانند که: (انچه به شما داده شده متاع زندگی دنیا و زینت ان است و انچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است ایا اندیشه نمی کنید؟ آیا کسی که به او وعده نیکو داده ایم و به آن خواهد رسید همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او داده ایم سپس روز قیامت(برای حساب و جزا) از احضار شدگان خواهد بود؟!)(سوره قصص آیه 60 و 61). اینکه امروز قیمت دلار چند بود سکه چند خرید و فروش شد سهام کدام شرکت افت کرد و ... را نداند باعث نمیشود که جزو بیخبران باشد بلکه نامش در گروه یادآوران خدا ثبت می شود و اگر جزو یادآوران خدا باشد آنگاه در روز قیامت جزو بیخبرانی که اخبار از آنها پوشیده نگه داشته می شود نیست. چرا که کسانی که دائم در فکر دنیا و به دنبال اخبار دنیا برای کسب ثروت و دنیای بیشتر و نه برای استفاده از آن در جهت امور اخروی و رضای الهی هستند کسانی اند که اخبار قیامت از آنها پوشیده می ماند و جزو بیخبران می شوند همان طور که در سوره قصص آیه 66 آمده است: "در آن روز همه اخبار بر آنان پوشیده می ماند(حتی نمی توانند) از یکدیگر سوالی کنند" (اخباری مثل حکم خداوند در مورد نظرات اختلافی که بالاخره حق با کدام گروه بوده، شناختن نسب و اجداد فرزندخوانده هایی که سرراهی بوده اند و نام و جد واقعی آنها ناشناخته بوده، اینکه چه کسی بهشتی شده و در چه درجه ای از بهشت قرار دارد و جه کسی جهنمی شده و ... اینها از اخبار روز قیامت هست که بر افراد دنیاطلب که دائم دنبال دنیا بودند پوشیده می ماند)).
ستمكار خود را عفو مى كند، به آن كه محرومش ساخته مى بخشد، به آن كس كه با او بريده مى پيوندد، از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بدى هاى او پنهان، و كار نيكش آشكار است. نيكى هاى او به همه رسيده، آزار او به كسى نمى رسد.
در سختى ها آرام، و در ناگواريها بردبار و در خوشى ها سپاسگزار است. به آن كه دشمن دارد ستم نكند، و نسبت به آن كه دوست دارد به گناه آلوده نشود.
پيش از آن كه بر ضد او گواهى دهند به حق اعتراف مى كند، و آنچه را به او سپرده اند ضايع نمى سازد، و آنچه را به او تذكّر دادند فراموش نمى كند. مردم را با لقب هاى زشت نمى خواند، همسايگان را آزار نمى رساند، در مصيبت هاى ديگران شاد نمى شود.
و در كار ناروا دخالت نمى كند، و از محدوده حق خارج نمى شود. اگر خاموش است سكوت او اندوهگينش نمى كند، و اگر بخندد آواز خنده او بلند نمى شود، و اگر به او ستمى روا دارند صبر مى كند تا خدا انتقام او را بگيرد. نفس او از دستش در زحمت، ولى مردم در آسايشند. براى قيامت خود را به زحمت مى افكند، ولى مردم را به رفاه و آسايش مى رساند.
دورى او از برخى مردم، از روى زهد و پارسايى، و نزديك شدنش با بعضى ديگر از روى مهربانى و نرمى است. دورى او از تكبّر و خود پسندى، و نزديكى او از روى حيله و نيرنگ نيست.
...
ان شاا... خداوند به ما توفیق بدهد هرچه بیشتر خودمان را به خصوصیات متقین نزدیک کنیم.
سلامتی و فرج حضرت مهدی عج صلواتی ختم بفرمایید.