اثبات غدیر در قرآن

اثبات غدیر در آیات قرآن - قسمت اول
توضیحات

بسمه تعالی

اثبات امامت امام علی(علیه السلام) در قرآن

 

شاید اگر از کسی بپرسید آیه غدیر در قرآن کدام است بگوید:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا

 (امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم)

اما اثبات اینکه واقعه غدیر رخ داده کدام آیه است؟ کدام آیه نشان می دهد که حتما حضرت رسول(ص) برای خودشان جانشینی را معین فرمودند و انتخاب ولی و جانشین پیامبر(ص) نمی توانسته بعد ایشان با رای و انتخاب مردم صورت بگیرد؟

 

برهان اول: برهان نفی اختیار انتخاب امام

اثبات غدیر و اثبات الهی بودن بحث امامت و خارج از اختیار مردم بودن این انتخاب، آیه زیر است:

وَرَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللهِ‌ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ

پروردگار تو هرچه بخواهد مى‌آفريند، و هر چه بخواهد برمى‌گزيند؛ آنان [در برابر او] اختيارى ندارند؛ منزّه است خداوند، و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند (سوره قصص آیه 68).

 

در این آیه تاکید می شود که خدا هرچه بخواهد و هرکه بخواهد را برمیگزیند و امر ولایت، انتخابی و انتصابی توسط مردم نیست بلکه این انتخاب و انتصاب، مختص خداست ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ (آنان اختیاری ندارند).

اگر بحث این آیه بحث سلب اختیار به طور کلی از انسانها بود که با گفته خود قرآن تناقض داشت چرا که خداوند فرموده لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی (در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است) یا به وضوح در آیه 5 سوره فصلت از قول کافران (و در واقع از قول کافران به ولایت امام علی(ع)) می فرماید: فاعمل اننا عاملون. کافران به پیامبر(ص) می گویند تو کار خودت را انجام بده ما هم کار خودمان را انجام می دهیم. پس هر کسی می تواند کار خودش را انجام بدهد و در آن اجباری نیست اما آنچه اینجا در این آیه مورد تاکید قرار گرفته که از انسان سلب اختیار شده بحث انتخاب و گزینش امر ولایت است.

 

حدیث داریم از امام صادق علیه السلام که فرموده اند:

الصّادق (علیه السلام)- نَزَلَ جَبْرَئِیلُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بِأَنَّ الْإِمَامَ بَعْدَهُ عَلِیٌّ (علیه السلام) ثُمَّ قَرَأَ (علیه السلام) حم تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُون حَتَّی بَلَغَ فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ عَنْ وَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) فَهُمْ لایَسْمَعُونَ حَتَّی عامِلُونَ.

امام صادق (علیه السلام)- جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد و گفت امام بعد از او علی (علیه السلام) است؛ سپس سوره: حم* تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ خواند تا رسید به فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ. بیشتر آن‌ها از ولایت علی (علیه السلام) اعراض کردند آن‌ها [حقایق را] نمی‌شنوند آن‌ها گفتند:  "قلبهای ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت می‌کنی در پوشش‌هایی قرار گرفته و در گوش‌های ما سنگینی است، و میان ما و تو حجابی وجود دارد پس تو به دنبال عمل خود باش، ما هم برای خود عمل می‌کنیم!"

(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۰

بحارالأنوار، ج۳۶، ص۱۴۴/ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۹۶؛ «بان الامام... یعلمون» محذوف و «حتی عاملون» محذوف/ البرهان؛ «حتی عاملون» محذوف)

 

پس "فاعمل اننا عاملون" (تو کار خودت را انجام بده ما هم کار خودمان را انجام می دهیم) در مورد کافران به ولایت امام علی(ع) است که از پذیرش ولایت سرباز زدند و فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ هم در مورد آنهاست که از پذیرش ولایت حضرت اعراض کردند. در صورتیکه همین یک آیه برای آنها کافی بود که:

وَرَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللهِ‌ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ

(سوره قصص آیه 68).

 

 

الصّادق (علیه السلام)- فِی قَوْلِهِ یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ قَالَ اخْتَارَ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَیْتِهِ.

امام صادق (علیه السلام)- در مورد سخن خداوند یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ؛ فرمود خداوند، محمّد (صلی الله علیه و آله) و اهل‌بیت (علیهم السلام) او را برگزید.

(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۵۸

بحار الأنوار، ج۲۳، ص۷۴/ المناقب، ج۱، ص 256)

 

 

تمام بچه شیعه ها باید این آیه را حفظ باشند:

وَرَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللهِ‌ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ

(سوره قصص آیه 68).

 

اما اگر به اهل تسنن خواستید این آیه را یادآوری کنید باید بگید که در این آیه صحبت از سلب اختیار از گزینش چه کسی است؟

جواب را از انس بن مالک که اهل تسنن روایات های زیادی را از او نقل کرده اند و خیلی هایشان او را قبول دارند بشنوید:

 

حدیث:

أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی خَلَقَ آدَمَ (صلی الله علیه و آله) مِنْ طِینٍ کَیْفَ شَاءَ ثُمَّ قَالَ وَ یَخْتارُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی اخْتَارَنِی وَ أَهْلَ بَیْتِی عَلَی جَمِیعِ الْخَلْقِ فَانْتَجَبَنَا فَجَعَلَنِیَ الرَّسُولَ وَ جَعَلَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) الْوَصِیَّ ثُمَّ قَالَ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ یَعْنِی مَا جَعَلْتُ لِلْعِبَادِ أَنْ یَخْتَارُوا وَ لَکِنِّی أَخْتَارُ مَنْ أَشَاءُ فَأَنَا وَ أَهْلُ بَیْتِی صَفْوَهًُْ اللَّهِ وَ خِیَرَتُهُ مِنْ خَلْقِهِ ثُمَّ قَالَ سُبْحانَ اللهِ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ یَعْنِی اللَّهُ مُنَزَّهٌ عَمَّا یُشْرِکُونَ بِهِ کُفَّارُ

 مَکَّهًَْ ثُمَّ قَالَ وَ رَبُّکَ یَعْلَمُ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ مِنْ بُغْضِ الْمُنَافِقِینَ لَکَ وَ لِأَهْلِ بَیْتِکَ وَ ما یُعْلِنُونَ مِنَ الْحُبِّ لَکَ وَ لِأَهْلِ بَیْتِک.

انس‌بن‌مالک گوید: «از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی معنی آیه: وَ رَبُّکَ یَخْلُقُ ما یَشاءُ سؤال کردم»؟ فرمود: «خداوند آدم (علیه السلام) را هر طوری که می‌خواست از گل آفرید. خداوند متعال مرا و اهل‌بیت (علیهم السلام) مرا بر جمیع خلق اختیار کرد و ما را از میان آن‌ها برگزید به این ترتیب که مرا پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) را وصیّ و جانشین قرار داد. سپس فرمود: ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ؛ یعنی برای مردم حقّ انتخاب قرار داده نشده است و حقّ انتخاب [امام] با من است هرکه را بخواهم من انتخاب می‌کنم. پس من و اهل‌بیت (علیهم السلام) من از میان خلق او، برگزیده او هستیم و سُبْحانَ اللهِ وَ تَعالی عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ یعنی منزّه است خداوند از شریک‌هایی که کفار مکّه برای او قائل می‌شوند وَ رَبُّکَ یَعْلَمُ؛ یعنی ای محمد! (صلی الله علیه و آله) پروردگار تو می‌داند. ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ[zn1] [v2] ؛ آنچه را که منافقان از عداوت و کینه نسبت به تو و اهل‌بیت (علیهم السلام) تو در سینه‌های خود پنهان می‌دارند وَ ما یُعْلِنُونَ (قصص/۶۹)؛ و آنچه را که [مؤمنان] با زبانهای خود از محبّت و دوستی نسبت به تو و به اهل‌بیت (علیهم السلام) تو آشکار می‌سازند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۵۸

بحار الأنوار، ج۳۶، ص۱۶۷/ الطرایف، ج۱، ص۹۷/ الصراط المستقیم، ج۱، ص۷۲؛ «قال ان الله ... یختار» محذوف/ البرهان؛ «ثم قال ... لأهل بیتک» محذوف

 

 

برهان دوم: مشرکانی که زکات نمی پردازند!

خداوند در قرآن در سوره فصلت آیه 6 می فرماید:

قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكينَ

بگو: «من فقط انسانى مثل شما هستم؛ [ولى] بر من وحى مى‌شود كه معبود شما معبودى يگانه است؛ پس تمام توجّه خود را به‌طور كامل به‌‌سوى او كنيد و از وى آمرزش بخواهيد؛ واى بر مشركان!

بعد مشرکان را در آیه بعد معرفی می نماید:

الَّذينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ 

همان كسانى كه زكات نمى‌پردازند، و آخرت را منكرند.

می دانید که شرک انواعی دارد شرک جلی و خفی و شرک در اعمال. اما اینجا کل آیه 6 در مورد توحید در اندیشه و افکار صحبت می کند اینکه پیامبر(ص) بشر است نه شریک خدا و اینکه به ایشان وحی می شود که خدا یکتاست پس تمام توجّه خود را به‌طور كامل به‌‌سوى او كنيد و از وى آمرزش بخواهيد (نمی گوید استغفار کنید می گوید از او امرزش بطلبید لذا باز هم تاکید بر اندیشه و توحید در اندیشه و افکار دارد. در انتها بعد این همه تاکید بر توحید در عقاید و اندیشه مشرکان را تعریف می کند لذا اینجا مشرک هم مشرکی است که شرک در عقاید خود دارد اما این مشرک چه کسی است در آیه بعد مشرک را تعریف می کند کسی که زکات نمی دهد و به آخرت کافر است. باز بحث کافر بودن به آخرت بحث عقیده و اندیشه است. حالا این وسط یکدفعه آمده مشرک کسی است که زکات نمی دهد.   آیا زکات دادن بر افراد کافر و مشرک واجب شده است؟ مسلما خیر. زکات بر مسلمانان واجب است. پس در اینجا مشرک کسی است که با اینکه مسلمان است و اسلام آورده و زکات بر او واجب است اما در عقیده خود دچار شرک شده و دیگری را به جای امام علی(علیه السلام) به ولایت پذیرفته و زکاتش را به او سپرده است.

الصّادق (علیه السلام)عَنْ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: قَالَ أَبِی رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَوْماً لِجَابِرِ‌بْنِ‌عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ: یَا جَابِرُ، هَلْ فَرَضَ اللَّهُ الزَّکَاهًَْ عَلَی مُشْرِکٍ؟ قَالَ: لَا إِنَّمَا فَرَضَهَا عَلَی الْمُسْلِمِینَ. قُلْتُ أَنَا لَهُ: فَأَیْنَ أَنْتَ مِنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ الَّذِینَ لَا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ؟ قَالَ جَابِرٌ: کَأَنِّی وَ اللَّه ِ مَا قَرَأْتُهَا وَ إِنَّهَا لَفِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): فَنَزَلَتْ فِیمَنْ أَشْرَکَ بِوَلَایَهًِْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ أَعْطَی زَکَاتَهُ مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ دُونَه.

امام صادق (علیه السلام)امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزی پدرم امام باقر (علیه السلام) به جابربن‌عبدالله انصاری فرمود: «ای جابر! آیا خداوند زکات را بر انسان مشرک واجب نموده است»؟ جابر پاسخ داد: «خیر، خداوند زکات را بر مسلمانان واجب ساخته است». من به جابر گفتم: «پس نظرت درباره‌ی این کلام خداوند که فرموده وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ چیست»؟! جابر پاسخ داد: «سوگند به خدا! با اینکه این آیه در کتاب خداوند عزّوجلّ است ولی گویا تاکنون آن را نخوانده بودم»! امام صادق (علیه السلام) فرمود: «این آیه در مورد کسانی نازل شده که در ولایت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) شرک ورزیده و زکاتشان را به کسی پرداخت نموده‌اند که خود را [غاصبانه] به‌جای حضرت گماشته است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۴

 دعایم الإسلام، ج۱، ص۳

 

الهادی (علیه السلام)فِی زِیَارَهًِْ الجَامِعَهًِْ: مَنْ جَحَدَکُمْ کَافِرٌ وَ مَنْ حَارَبَکُمْ مُشْرِ.

امام هادی (علیه السلام)در زیارت جامعه آمده است: «و هرکه شما را انکار کرد کافر است، و هرکه با شما به جنگ برخاست مشرک است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۴

 بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۲۹

 

الصّادق (علیه السلام)مَنْ أَشْرَکَ مَعَ إِمَامٍ إِمَامَتُهُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مَنْ لَیْسَتْ إِمَامَتُهُ مِنَ اللَّهِ کَانَ مُشْرِکاً.

امام صادق (علیه السلام)هرکه شخصی را که از جانب خدا به امامت منصوب نشده با امامی که از جانب خدا تعیین شده است شریک قرار دهد، مشرک خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۴

 بحرالعرفان، ج۱۳، ص۱۸

 

که البته می دانید شرک مراتبی دارد و در اینجا شرک به خداوند منظور نیست و شرک به ولایت مد نظر است.

 

الصّادق (علیه السلام)نَحْنُ الصَّلَاهًُْ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ وَ نَحْنُ الزَّکَاهًْ.

امام صادق (علیه السلام)در کتاب الهی (قرآن)، ما نماز و زکات هستیم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۴۸۶

 بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۰۳

 

یعنی چی؟ یعنی نماز و زکات بدون پذیرش ولایت ائمه علیهم السلام اصلا نماز و زکات نیست و پذیرفته نمی شود.

 

 

برهان سوم: برهان خالص کردن دین با نفی ولایت از غیر:

اما برهان دوم این است که کس دیگری جز آنکه خداوند او را انتخاب کرده اصولا طبق آیات قرآن نمی تواند ولی و وصی پیامبر(ص) باشد چرا که هر کسی جز آنکه خداوند او را انتخاب کرده باشد مردم را به گمراهی می کشاند.

اما چطور؟

در سوره ص آیه 83 و در سوره زمر آیه 2 خداوند به افراد خالص شده و به خالص کردن دین اشاره می کند. در اولی می فرماید شیطان هر کسی را می تواند گمراه کند مگر کسی که خالص شده باشد:

قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ

(گفت: «به عزّتت سوگند! همه‌ی آنان را گمراه خواهم كرد». *مگر بندگان خالص شده‌ات، از ميان آن‌ها».)(سوره ص آیات 82و 83)

 

و در آیه دوم (سوره زمر آیه2) به پیامبر(ص) دستور می دهد که دین را خالص کن.

إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ (ما اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم؛ پس خدا را پرستش كن در‌حالى‌كه دين خود را براى او خالص كرده‌اى.)

 

در قرآن وقتی خداوند دستور به خالص کردن دین می دهد یعنی آراستن دین از هوا و هوس های شخصی هر کسی که ممکن است دستخوش حیله های شیطان قرار بگیرد. قابل توجه است که اینجا خداوند به پیامبر(ص) دستور به خالص کردن دین می دهد نه دستور به خالص کردن نیت و عبادات خود مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ. دین وقتی خالص می شود که توسط افراد خالص شده از سمت خدا که از هوا و هوسهای فردی به دورند اجرا شود. لذا در غدیر خم پیامبر(ص) با انتصاب امام علی(ع) به ولایت، دین خدا را خالص نمود تا از از هر گونه دستبرد شیطانی به دور باشد.

از طرفی فرق مخلص(با کسره) و مخلص(با فتحه) این است که مخلص کاری را در جهت پاکیزه کردن چیزی از غیر و از آلودگی انجام می دهد اما مخلص فرد پاکیزه شده است. در دستور خداوند به پیامبر(ص) کلمه مخلص(با کسره) آمده یعنی پیامبر(ص) وظیفه خالص سازی دین را دارد. کلمه مورد تاکید هم گفتیم که دین است نه نیت و عبادات. لذا از اهل تسنن باید پرسید برای عمل به این آیه، پیامبر(ص) چه کاری را برای خالص سازی دین انجام دادند؟ اگر هیچ کاری نکردند که به رسالت الهی مورد تاکید قرآن جامه عمل نپوشاندند اگر کاری کرده باشند برای خالص کردن دین چی بوده؟ جز این است که اجرای دین را بعد خود به یک فرد مخلص (با فتحه) که خدا او را پاکیزه کرده واگذار کرده باشند؟ اما خداوند چه کسی را مخلص کرده؟ انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (آیه تطهیر). پس امام علی(ع) همان مخلصی است که با نصب ایشان به عنوان جانشینی، پیامبر(ص) کار خالص کردن دین را انجام دادند. و این فرد جز معصوم کسی دیگری نمی تواند باشد چرا؟ چون طبق گفته قرآن از قول شیطان:

قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ

 پس هر کسی دستخوش وسوسه های شیطان قرار می گیرد حتی افراد مخلص که در حال پاکسازی خودشان از انواع گناهان هستند ولی صرفا عباد مخلص (با فتحه) (خالص شده) از راه شیطان به دورند.  کسی که به مرحله عبد شدن رسیده باشد که اشهد ان محمدا عبده و رسوله و کسی که خالص شده باشد یعنی خدا او را بر اثر شایستگی ها و عبودیتی که در او دیده او را خالص کرده باشد (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا).  

 

در آیه بعد هم خداوند تاکید می نماید که الا لله الدین الخالص دین خالص مال خداست. یعنی چی؟ یعنی دین خالص دینی است که از طرف خدا آمده و چون مال خداست دینی نیست که هر کسی خودش بخواهد امام شود یا امام را خودش انتخاب کند. این دین خالص چون مال خداست و از طرف او برای مردم آمده خودش هم اولیاء خودش در بین مردم را انتخاب می کند. که این هم خودش به تنهایی می تواند اثبات دیگری باشد.

پس خلاصه برهان سوم این شد که خداوند به پیامبر(ص) دستور خالص کردن دین را می دهد و خداوند در قرآن می فرماید که دین خالص مال خداست پس کس دیگری نمی تواند در انتخاب ولی و وصی پیامبر(ص) دخالت کند و از طرفی وقتی دین خالص می شود و وقتی پیامبر (ص) می تواند دین را خالص کند که فردی که خداوند او را مخلص کرده ولی شود. چرا که هر فرد دیگری به جز عبد مخلص شده طبق آیه قرآن از کلام شیطان، دستخوش هوی و هوس و تسلط شیطان می شود. اما از کجا معلوم که سایر خلفا مخلص(با فتحه) نبودند؟ از منابع خود اهل سنت هم در چندین منبع آمده که وقتی پس از پیامبر(ص) به زور خواستند از امام علی(علیه السلام) بیعت بگیرند با آتش به در خانه حضرت زهرا سلام الله علیها آمدند که اگر افرادی که آنجا هستند بیعت نکردند آنجا را به آتش بکشند و امام علی(ع) گفتند اگر بیعت نکنم چه می کنید گفتند گردن تو را می زنیم در حالیکه در خود قرآن آمده است :" قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى " که این کار ایشان که در کتب خود ایشان هم مورد تاکید قرار گرفته نقض صریح این آیه است و از تسلط شیطان بر آنها حکایت دارد.

(در کتاب انساب الاشراف آمده که:

 أَنَّ أَبَا بَکْرٍ أَرْسَلَ إِلَى عَلِیٍّ یُرِیدُ الْبَیْعَةَ، فَلَمْ یُبَایِعْ. فَجَاءَ عُمَرُ، ومعه فتیلة فتلقته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة: [یا ابن الْخَطَّابِ، أَتُرَاکَ مُحَرِّقًا عَلَیَّ بَابِی؟ قَالَ: نَعَمْ، وَذَلِکَ أَقْوَى فِیمَا جَاءَ بِهِ أَبُوکِ

ابوبکر به دنبال علی(ع) فرستاد تا بیعت بگیرد و او بیعت نکرد، عمر در حالی که آتش به همراه داشت فاطمه را درب خانه ملاقات نمود، فاطمه گفت: ای فرزند خطاب! آیا تو می‌خواهی درب خانه مرا به آتش بکشی؟!! گفت: آری! این از آن‌ چه پدرت آورد قوی‌تر است 

(انساب الاشراف.ج1 ص586.ط دارالمعارف))

پس کسی که آیه صریح قرآن را نقض کرده مخلص نیست و تحت تسلط شیطان است.

 

برهان چهارم : برهان تطابق صراط مستقیم فقط با ائمه علیهم السلام

در آیه 61 سوره یس خداوند می فرماید:

وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

ما می دانیم که طبق احادیث، صراط مستقیم همان امام علی(ع) و ائمه علیهم السلام اند. اما اگر بتوانیم بر اساس آیات قرآن این را اثبات کنیم که صراط مستقیم، ائمه اند پس ادعایی باقی نمی ماند.

در دو آیه 60 و 61 سوره یس داریم:

أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لاتَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

وَ أَنِ اعْبُدُونِي هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

این دو آیه با حرف و به هم متصل اند پس خداوند دو چیز را با انسان عهد کرده که همزمان مد نظر قرار دهد: عبادت نکردن شیطان و عبادت کردن خدا. گفتیم که عبادت صرفا نماز و روزه و پرستش کردن نیست چون کسی برای شیطان نماز و روزه و حج و ... به جا نمی آورد بلکه به طور کلی تر گوش کردن به حرف کسی است که در مورد خداوند انجام عبادات بخشی از گوش کردن به حرف اوست. پس عیادت خداوند یعنی گوش کردن به حرف کسی که سخن او کلام خداست و ذره ای شیطان بر او مسلط نیست تا حرفی غیرخدایی بزند. از طرفی گفتیم که شیطان خودش گفته است قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ که نشان می دهد شیطان همه را قریب می دهد غیر از کسانی که خداوند آنها را خالص کرده (مخلص با فتحه). لذا صراط مستقیم، راه هیچ کسی حتی آنها که دارند روی خودشان کار می کنند تا فرد متقی و باتقوایی بشوند نیست چرا که در هر مرحله از تقوا امکان تسلط شیطان هست مگر کسی که خداوند او را مخلص کرده باشد لذا صراط مستقیم که دائما در سوره حمد و در نماز از خدا می خواهیم ما را به آن هدایت کند تنها و تنها راه امام علی(ع) و امامان از نسل ایشان می باشد که نَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً. پس خلاصه برهان صراط مستقیم این شد که صراط مستقیم طبق آیات 60 و 61 سوره یس دو فاکتور عبادت خدا و عبادت نکردن شیطان را همزمان دارد. لذا حرف شنوی و اطاعت از کسی باید باشد که از جانب خدا برگزیده شده و شیطان بر او تسلطی نداشته باشد و چون شیطان بر همه راه پیدا می کند الا عباد مخلص(با فتحه) شده توسط خداوند لذا اطاعت از هر کسی غیر از امامان معصوم که خداوند آنها را در آیه تطهیر از هر گونه خطایی پاک کرده باعث تسلط شیطان بر افراد می شود. لذا صراط مستقیم صرفا حرف شنوی از کسی است که خدا او را برگزیده و مخلص کرده است.

 

برهان پنجم : آیات فراوان قرآن در مورد امام علی(ع):

بزرگان اهل تسنن اذعان دارند که بیش از سیصد آیه در قرآن در مورد امام علی(علیه السلام) است. اینقدر آیات زیاد است که ایجا نمی شود به همه آنها اشاره کرد. امام علی(ع) در حدیث طارق که امام و ویژگیهای امام را به طارق معرفی می کنند کلید واژه های مختلفی را به ما آموزش می دهند که هر جا در قرآن یکی از این کلیدواژه ها را دیدیم می توانیم از ارتباط آیه با ائمه علیهم السلام مطلع بشویم. حتما این حدیث را بخوانید (حدیث طارق). شرح تنها چند واژه اول این حدیث هم در سایت:

shiahonline.com

آمده است)

آیات در مورد امام علی(علیه السلام) زیادند. ما اینجا صرفا به چند مورد اشاره می کنیم:

 

1.سوره نبا آیه 40

إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَريباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَني كُنْتُ تُراباً [40]

و ما شما را از عذاب نزديكي بيم داديم، در روزي‌كه انسان آنچه را از قبل با دست‌هاي خود فرستاده مي‌بيند و كافر مي‌گويد: «اي كاش خاك بودم [و گرفتار عذاب نمي شدم]»!

حدیث: الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سَعِیدٍ السَّمَّانِ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَی یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً یَعْنِی عَلَوِیّاً أَتَوَالَی أَبَا تُرَابٍ.

امام صادق (علیه السلام)- منظور از: یَوْمَ یَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنتُ تُرَابًا این است که ای کاش علوی بودم که به ولایت ابوتراب علی (علیه السلام) ایمان داشته باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۳۴

بحارالأنوار، ج۷، ص۱۹۴/ بحارالأنوار، ج۲۴، ص۲۶۲/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۷۳۶/ البرهان

 

  1. سوره نمل، آیات 89 و 90

مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ [89]

کسانى‌که کار نیکى انجام دهند پاداشى بهتر از آن خواهند داشت؛ و آنان از وحشت آن روز درامانند.

وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [90]

آن‌ها که کار بدى انجام دهند، به‌ صورت در آتش افکنده مى‌شوند؛ آیا جزایى جز آنچه عمل مى‌کردید خواهید داشت؟!

 

حدیث:

دَخَلَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ الْجَدَلِیُّ عَلَی أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ (علیه السلام) یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ أَلَا أُخْبِرُکَ بِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ. وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ قَالَ بَلَی یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ الْحَسَنَهًُْ مَعْرِفَهًُْ الْوَلَایَهًِْ وَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ السَّیِّئَهًُْ إِنْکَارُ الْوَلَایَهًِْ وَ بُغْضُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ ثُمَّ قَرَأَ عَلَیْهِ هَذِهِ الْآیَهًَْ.

امام باقر (علیه السلام) فرمود: ابوعبدالله جَدلی بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) وارد گشت، امام (علیه السلام) فرمود: «ای اباعبدالله! دوست داری درباره‌ی آیه: مَن جَاء بِالحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا وَ هُم مِّن فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ* وَ مَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ تو را آگاه کنم»؟ عرض کرد: «بلی! ای امیرالمؤمنین (علیه السلام) فدایت شوم»! فرمود: «حسنه، شناخت ولایت و محبّت به ما اهل بیت (علیهم السلام) است و سیِّئه انکار ولایت و کینه‌ورزیدن نسبت به ما اهل بیت (علیهم السلام) است» سپس این آیه را قرائت نمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۱۲۲

الکافی، ج۱، ص۱۸۵/ بحار الأنوار، ج۷، ص۳۰۴/ شواهدالتنزیل، ج۱، ص۵۴۸/ العمدهًْ، ص۷۵/ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۲۴/ کشف الیقین، ص۴۰۱؛ «دخل ابوعبدالله ... اخبرک» محذوف/ المناقب، ج۳، ص۱۰۰/ نورالثقلین

 

  1. سخن خورشید با امام علی(ع) با عبارات موجود در سوره حدید آیه 3 در معنای دیگر آن:

در سوره حدید در مورد خداوند داریم:

هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به همه چیز داناست.) که این عبارات با معنا و مفهومی دیگر به امام علی علیه السلام اشاره دارد.

حدیث: الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ جَابِرِ‌بْنِ‌عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لَقِیتُ عَمَّاراً فِی بَعْضِ سِکَکِ الْمَدِینَهًِْ فَسَأَلْتُهُ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَأُخْبِرَ أَنَّهُ فِی مَسْجِدِهِ فِی مَلَإٍ مِنْ قَوْمِهِ وَ أَنَّهُ لَمَّا صَلَّی الْغَدَاهًَْ أَقْبَلَ عَلَیْنَا فَبَیْنَا نَحْنُ کَذَلِکَ وَ قَدْ بَزَغَتِ الشَّمْسُ إِذْ أَقْبَلَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَامَ إِلَیْهِ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فَقَبَّلَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ أَجْلَسَهُ إِلَی جَنْبِهِ حَتَّی مُسَّتْ رُکْبَتَاهُ رُکْبَتَیْهِ ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ قُمْ لِلشَّمْسِ فَکَلِّمْهَا فَإِنَّهَا تُکَلِّمُکَ فَقَامَ أَهْلُ الْمَسْجِدِ وَ قَالُوا أَ تَرَی عَیْنَ الشَّمْسِ تُکَلِّمُ عَلِیّاً (علیه السلام) وَ قَالَ بَعْضٌ لَا یَزَالُ یَرْفَعُ خَسِیسَهًَْ ابْنِ عَمِّهِ وَ یُنَوِّهُ بِاسْمِهِ إِذْ خَرَجَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَقَالَ لِلشَّمْسِ کَیْفَ أَصْبَحْتَ یَا خَلْقَ اللَّهِ فَقَالَتْ بِخَیْرٍ یَا أَخَا رَسُولِ‌اللَّهِ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا بَاطِنُ یَا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ فَرَجَعَ عَلِیٌّ (علیه السلام) إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَتَبَسَّمَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) وَ قَالَ یَا عَلِیِّ تُخْبِرُنِی أَوْ أُخْبِرُکَ فَقَالَ مِنْکَ أَحْسَنُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) أَمَّا قَوْلُهَا لَکَ یَا أَوَّلُ فَأَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ قَوْلُهَا یَا آخِرُ فَأَنْتَ آخِرُ مَنْ یُعَایِنُنِی عَلَی مَغْسَلِی وَ قَوْلُهَا یَا ظَاهِرُ فَأَنْتَ آخِرُمَنْ یَظْهَرُ عَلَی مَخْزُونِ سِرِّی وَ قَوْلُهَا یَا بَاطِنُ فَأَنْتَ الْمُسْتَبْطِنُ بِعِلْمِی وَ أَمَّا الْعَلِیمُ بِکُلِّ شَیْءٍ فَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی عِلْماً مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْفَرَائِضِ
 وَ الْأَحْکَامِ وَ التَّنْزِیلِ وَ التَّأْوِیلِ وَ النَّاسِخِ وَ الْمَنْسُوخِ وَ الْمُحْکَمِ وَ الْمُتَشَابِهِ وَ الْمُشْکِلِ إِلَّا وَ أَنْتَ بِهِ عَلِیمٌ وَ لَوْ لَا أَنْ تَقُولَ فِیکَ طَائِفَهًٌْ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ النَّصَارَی فِی عِیسَی (علیه السلام) لَقُلْتُ فِیکَ مَقَالًا لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ إِلَّا أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَسْتَشْفُونَ بِهِ قَالَ جَابِرٌ فَلَمَّا فَرَغَ عَمَّارٌ (رحمة الله علیه) مِنْ حَدِیثِهِ أَقْبَلَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) فَقَالَ عَمَّارٌ (رحمة الله علیه) وَ هَذَا سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) کَانَ مَعَنَا فَحَدَّثَنِی بِهِ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) أَیْضاً کَمَا حَدَّثَنِی عَمَّار (رحمة الله علیه).

پیامبر (صلی الله علیه و آله)- جابربن‌عبدالله گوید: عمار را در کوچه‌ای در مدینه دیدم و درباره‌ی پیامبر (صلی الله علیه و آله) از او سؤال کردم. او خبری را برای من بیان کرد مبنی بر که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مسجد در میان جمعی از قومش بود. هنگامی که نماز صبح را خواند، به سوی ما آمد. با هم نشسته بودیم که خورشید طلوع کرد. در آن زمان علی‌بن‌ابی طالب (علیه السلام) بر ما وارد شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مقابلش برخاست و بین دو چشمش را بوسید و او را به گونه‌ای نزد خود نشاند که زانوهایشان به یکدیگر چسبیده بود. سپس فرمود: ای علی! برخیز و با خورشید سخن بگو، زیرا او با تو سخن می‌گوید. مردم برخاستند و می‌گفتند: آیا معتقدی که خورشید با علی سخن می‌گوید؟ برخی می‌گفتند: او همیشه پسر عموی بی‌مقدارش را مدح می‌کند و می‌ستاید. علی (علیه السلام) خارج شد و به خورشید گفت: ای مخلوق خداوند! چگونه‌ای؟ پس خورشید گفت: خوبم، ای برادر رسول خدا! ای اوّل و ای آخر! ای ظاهر و ای باطن! ای کسی که به همه چیز آگاه است». علی (علیه السلام) نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) بازگشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله) لبخند زد و فرمود: «ای علی! تو می‌گویی یا من بگویم»؟ فرمود: «از زبان شما بشنوند بهتر است ای رسول خدا»! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «سخن خورشید به تو چنین بود: ای اول، زیرا تو اوّلین کسی هستی که به خدا ایمان آورد». گفت: «ای آخر، زیرا تو آخرین کسی هستی که در هنگام غسلم مرا به چشم خود خواهی دید». گفت: «ای ظاهر! زیرا تو اوّلین کسی هستی که بر پنهانی‌های رازم آگاه می‌شوی». و گفت: «ای باطن! زیرا تو تنها تویی که باطن علم مرا می‌شناسی». و گفت: «تو عالم به هر چیزی هستی، زیرا خداوند علمی از حلال و حرام و واجبات و احکام و تنزیل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و مشکل را نازل نکرد، مگر آنکه تو عالم به آن باشی. اگر گروهی از امّتم آن چه را نصاری در مورد عیسی (علیه السلام) گفتند، در مورد تو نمی‌گفتند، سخنی می‌گفتم که بر هر گروهی می‌گذشتی، خاک قدمت را مایه شفای بیماری خویش می‌یافتند». جابر گفت: هنگامی که عمّار سخنش را به پایان رساند، سلمان آمد. عمار گفت: سلمان هم با ما بود. سلمان هم همان سخنی را گفت که عمّار بیان کرد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۵۳۸

تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۳۱/ بحارالأنوار، ج۴۱، ص۱۸۱/ البرهان

 

  1. سوره نحل آیه 60

لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ للهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ [60]

صفات زشت براى آن‌هایى است که به سراى آخرت ایمان ­نمی­آورند؛ و بهترین صفات براى خداست؛ و او توانا و حکیم است.

حدیث: الرِّضا (علیه السلام)- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِعَلِیٍّ (علیه السلام) یَا عَلِیُّ (علیه السلام) أَنْتَ حُجَّهًُْ اللَّهِ وَ أَنْتَ بَابُ اللَّهِ وَ أَنْتَ الطَّرِیقُ إِلَی اللَّهِ وَ أَنْتَ النَّبَأُ الْعَظِیمُ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ وَ أَنْتَ الْمَثَلُ الْأَعْلی.

امام رضا (علیه السلام)- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: ای علی! تو حجّت خدا و باب¬اللَّه و راه رسیدن به خدا و خبر -عظیم هستی! و توئی صراط مستقیم و مثل اعلی!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۶۶۴

بحارالأنوار، ج۳۸، ص۱۱۱

 

فهم بعضی از این موارد نیاز به توضیح و تفسیر دارد که اینجا مجالش نیست. اما آیات زیاد است و آیاتی که به وجه الله، جنب الله و عین الله اشاره می کند منظور امام علی(علیه السلام) و امامان از نسل ایشان اند، صراط مستقیم، کلمه تقوا، نور، نور الله، نهار، قمر و خیلی دیگر از این واژه ها در آیات مختلف به امام علی(علیه السلام) و ائمه علیهم السلام اشاره دارند که توصیه می کنم حتما حدیث طارق (با ط دسته دار و قاف- طارق) را جستجو کنید و بخوانید تا به این کلیدواژه ها در کتب آسمانی پی ببرید و معرفتتان نسبت به امام علی(علیه السلام) بیشتر بشود.

 

یک توصیه اینکه برای مطالعه تفسیر قرآن حتما به  تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام که به صورت آنلاین در سایت www.alvahy.com موجود هست، مراجعه نمایید. در سایت مذکور برای هر آیه روایات مربوط به آن آیه از ائمه علیهم السلام را میبینید، همچنین میتوانید دسته زیادی از احادیث و روایات را در اثبات ولایت امام علی (ع) وبقیه ائمه علیهم السلام بیابید ومیتوانید به بسیاری از آیات و منظور واقعی آن آیات آگاهی پیدا کنید. علاوه بر آن میتوانید به کتاب تفسیر ولایی روایی قرآن کریم در اثبات ولایت امیر المومنین (ع) از قرآن و سنت نیز مراجعه نمایید.

التماس [zn3] دعا

یا علی

سلامتی و فرج فرزندشان امام مهدی (عج) صلواتی ختم بفرمایید.

خدانگهدار


 [zn1]اصلاح صوت

 [v2]

 [zn3]اضافه کردن قسمت قبل التماس دعا هم در متن و هم در صوت

لطفا متن را از صوت آن قسمت گوش کنید و اینجا بنویسید

اسم دقیق کتاب را در متن به صورت زیر بیاورید:

تفسیر ولایی روایی قرآن کریم ( در اثبات ولایت امیرالمومنین علیه السلام از قرآن و سنت)

 

 

فایل های پیوست

اثبات غدیر در آیات قرآن - قسمت اول
موارد مشابه

اثبات غدیر در آیات قرآن - قسمت اول

اثبات غدیر در آیات قرآن - قسمت اول
00:00
00:00
نظرات

قوانین ارسال نظر

  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
  • با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی‌یابند بنابراین توصيه مي‌شود از مثبت و منفی استفاده کنید.