توضیحات
بسمه تعالی
معرفت و شناخت امام را امام علی (ع) در حدیثی گرانقدر به طارق آموخته اند. در اینجا شرح این عبارت از حدیث که امام، وجه الله، عین الله، یدالله و جنب الله است بر مبنای کلام امام علی(ع) و آیات قرآن و روایات بیان می شود.
متن سخنرانی معرفت و شناخت امام- شرح حدیث طارق- قسمت هفتم- وجه الله، عین الله، جنب الله، یدالله:
بسم الله الرحمن الرحیم
- وجه الله/ جنب الله/عین الله/ ید الله:
در واقع خداوند از آنجا که مخلوقی مادی نیست نیازی به دست و پا و وجه و ... ندارد اما در چند جای قرآن از این عبارات استفاده شده که معنی و مقصود متفاوتی دارد. از جمله این آیات می توان به آیه ۲۹ سوره حدید اشاره کرد که در آن خداوند می فرماید: " لِئَلاَّ يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتابِ أَلاَّ يَقْدِرُونَ عَلى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ" ("تا اهل كتاب بدانند كه قادر بر [به دست آوردن] چيزى از فضل خدا نيستند، و تمام فضل [و رحمت] به دست اوست، به هر كس بخواهد آن را مى بخشد؛ و خداوند داراى فضل عظيم است”).
همچنین در آیات ۳۸ و ۳۹ سوره روم خداوند از واژه وَجْهَ الله استفاده کرده و می فرماید: "فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ ذلِكَ خَيْرٌ لِلَّذينَ يُريدُونَ وَجْهَ اللهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ{۳۸}وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا في أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللهِ وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُريدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ {۳۹}"("پس حق خويشاوندان و مستمندان و در راه ماندگان را ادا كن. اين براى آنها كه رضاى خدا را مىطلبند بهتر است و چنين كسانى رستگارانند.{۳۸}آنچه بهعنوان ربا مىپردازيد تا در اموال مردم فزونى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت و آنچه را بهعنوان زكات مىپردازيد و تنها رضاى خدا را مىطلبيد [مايهی بركت و فزونى است و] كسانى كه چنين مىكنند داراى پاداش مضاعفند.{۳۹}”) (که در اینجا وجه الله در هر دو آیه بکار رفته و به رضای خدا ترجمه شده).
از طرفی امام علی(ع) و حضرت زهرا(سلام ا... علیها) دادن افطاری شان به مسکین و یتیم و اسیر در سه روز روزه نذر خود را در دل به خاطر خدا دانسته و خداوند نیت درونی ایشان را با عبارت" لِوَجْهِ الله" آشکار می کند که این موضوع در سوره انسان در آیات ۷ تا ۱۰ [1] بیان شده است و در عبارت إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ آمده است.
روایت داریم:
الکاظم (علیه السلام)- أَمَا إِنَّ عَلِیّاً (علیه السلام) لَمْ یَقُلْ فِی مَوْضِعٍ إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً وَ لَکِنَّ اللَّهَ عَلِمَ مِنْ قَلْبِهِ أَنَّمَا أَطْعَمَ لِلَّهِ فَأَخْبَرَهُ بِمَا یَعْلَمُ مِنْ قَلْبِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْطِقَ بِه.
امام کاظم (علیه السلام)- علی (علیه السلام) در هیچ کجا نگفت که ما شما را به خاطر خدا اطعام میکنیم، وهیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم. ولی خداوند عزّوجلّ از پیش میدانست که او برای خدای عزّوجلّ این کار را انجام داده است، پس بدون آنکه علی (علیه السلام) نیّت خویش را بر زبان بیاورد، او را از نیّت درونی اش باخبر ساخت.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۲۵۶ بحارالأنوار، ج۴۰، ص۱۰۴/ البرهان
اما در قرآن بعضا آنچه یدالله و عین الله و لسان الله و مشابه آن است به ائمه علیهم السلام بر می گردد. به ویژه، امام علی(ع) از آنجا که انسان کامل است و خلیفه الله است پس دارای تمام صفات الهی است
اما توجه شود که امام هرگز هم ردیف خدا نیست و شریک با او قرار نمی گیرد چرا که صفات الهی که در امام علی(ع) قرار دارد در بالاترین حد و اندازه ای است که یک مخلوق خداوند می تواند آنها را در خود داشته باشد و این حد و اندازه هیچ گاه با حد و اندازه آن صفات الهی در پهنه بیکران و بی حد و مرز خداوندی یکسان نیست. اما از آنجا که امام علی(ع) نمونه کامل و مثل اعلی است(رجوع کنید به توضیح مثل اعلی) برای ما بندگان خدا، لذا هر که امام را بشناسد گویی که با افزایش صفات امام به حد بینهایت می تواند تا حدی در حد فهم و عقل خودش پی به خصوصیات و صفات الهی ببرد. لذا امام علی(ع) نمونه ای است در خور فهم بشر که گویی هر کس می خواهد خدا را ببیند و به خدا برسد از آنجا که خدا دیدنی نیست و وجه و دست و … ندارد کافی است امام علی(ع) یا سایر معصومین(علیهم السلام) را ببیند چون امام، وجه الله، ید الله، جنب الله است و در واقع کافی است به وصل به امام برسد تا امام او را به بالاترین درجات هدایت کند. در واقع امام علی(ع) که خود مخلوق خدا اما واسطه بین خلق و خداست می تواند مخلوقات را به سوی الله العلی الکبیر[2] و الله العلی العظیم برساند. توجه شود که این گونه شناخت هرگز منجر به شرک نمی شود چرا که تنها وقتی شرک معنا پیدا می کند که کسی هم ردیف و در حد و رتبه خداوند قرار گیرد و از آنجا که هیچ یک از مخلوقات حتی امامان معصوم علیهم السلام در این مرتبه نیستند و همگی تنها مخلوقات خداوند بوده و در مراتب مختلف بندگی و عبودیت با هم متفاوت می باشند لذا هرگز این نوع درک موجب شرک نمی شود. از این رو در حالی که خود امام علی(ع) وجه الله است باز اطعام فقیر و یتیم و اسیر را برای رسیدن به وجه الله می داند. یعنی با اینکه در اثر عبودیت و پرورش صفات الهی در خود، خود مصداق وجه الله برای مردم شده باز از آنجا که انسان حتی اگر در خیری قرار گرفته باشد باز از طلب خیر بیشتر هرگز دست نمی کشد("لا يَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَيْرِ…”[3]) و از آنجا که فاصله خود را تا خدای خود بینهایت می بیند لذا خیر بیشتر و درجات بالاتری از قرب پروردگار را می طلبد.
روایات زیر را داریم:
- از امام علی(ع) آمده است: أَنَا عِلْمُ اللَّهِ وَ أَنَا قَلْبُ اللَّهِ الْوَاعِی وَ لِسَانُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ عَیْنُ اللَّهِ النَّاظِرَهًُْ وَ أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ أَنَا یَدُ اللَّه. ( من علم خدا هستم، من قلب آگاه خدايم و زبان گوياى خدا و چشم خدا و پهلوى خدا. من دست خدا هستم.) (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۳۸- بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۹۸)
- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَسْوَدَ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) فَأَنْشَأَ يَقُولُ ابْتِدَاءً مِنْ غَيْرِ أَنْ يُسْأَلَ: نَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ بَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ لِسَانُ اللَّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ وَ نَحْنُ عَيْنُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ وَ نَحْنُ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ.
احمد بن محمد از احمد بن محمد بن ابی نصر از محمد بن حمران از اسود بن سعید نقل می کند که گفت خدمت حضرت ابو جعفر امام محمد باقر (عليه السّلام) بودم بدون اینکه چيزى از آن جناب بپرسند فرمودند: ما حجت خدا و باب اللَّه و لسان الله و وجه اللَّه و عين اللَّه در ميان مردم هستيم ما والیان امر الهی در ميان بندگان خدا هستيم (بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد1، صفحه 61 - الخرائج و الجرائح، جلد1، صفحه288 (حدیث ادامه دارد)- البرهان في تفسير القرآن، جلد1، صفحه408 - بحار الأنوار، جلد26، صفحه 246 - مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، جلد2، صفحه120 - بحار الأنوار بخش امامت (ترجمه جلد 23 تا 27)، جلد4، صفحه 182).
همچنین از امام جعفر صادق(ع) آورده شده است:
3: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع): إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ أَحَدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِيَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ خَلَقَ خَلْقاً فَفَوَّضَ إِلَيْهِمْ أَمْرَ دِينِهِ فَنَحْنُ هُمْ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ نَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَى وَحْيِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ وَجْهُهُ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ وَ عَيْنُهُ فِي بَرِيَّتِهِ وَ لِسَانُهُ النَّاطِقُ وَ قَلْبُهُ الْوَاعِي وَ بَابُهُ الَّذِي يَدُلُّ عَلَيْهِ وَ نَحْنُ الْعَامِلُونَ بِأَمْرِهِ وَ الدَّاعُونَ إِلَى سَبِيلِهِ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا عُبِدَ اللَّهُ نَحْنُ الْأَدِلَّاءُ عَلَى اللَّهِ وَ لَوْلَانَا مَا عُبِدَ اللَّهُ.(التوحيد، صفحه 152 - بحار الأنوار، جلد 26، صفحه260)
محمد بن موسی بن متوکل از عبدالله بن جعفر حمیری از احمد بن محمد بن عیسی از حسن بن محبوب از عبدالعزیز از ابن ابى يعفور نقل می کند که گفت حضرت امام صادق (عليه السّلام) فرمودند: خداوند، يكتاى بى همتا است به وحدانيت بى نظير است و تنها خالق، او است. خلقى را آفريد و امر دين خود را به ايشان تفويض فرمود ما آن گروه هستيم. پسر ابى يعفور، ما حجت خدا در ميان بندگان او و گواهان بر خلق و امینان بر وحى او و خزانه داران علم او هستيم و وجه خداییم که از طرف او آمده ایم و ديده او ميان مردم و زبان گويا و قلب آگاه الهی و باب اللَّه هستيم كه به سوى او رهبری می نماييم. ما عالم به امر و دعوتكننده به راه الهی هستيم. به واسطه ما خدا شناخته شد و پرستش گرديد ما راهنمايان به سوى خداوند هستيم اگر ما نبوديم خدا پرستش نمي شد.( بحار الأنوار بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27)، جلد 4 ، صفحه 194 - اسرار توحيد، صفحه 148 – 147).
و در حدیث دیگری داریم:
4: أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَصْرِيِّ عَنْ أَبِي الْمِعْزَى عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ خَيْثَمَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَتُهُ وَ نَحْنُ خِيَرَتُهُ وَ نَحْنُ مُسْتَوْدَعُ مَوَارِيثِ الْأَنْبِيَاءِ وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ وَ نَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَرْكَانُ الْإِيمَانِ وَ نَحْنُ دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ وَ نَحْنُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يَفْتَحُ اللَّهُ وَ بِنَا يَخْتِمُ وَ نَحْنُ أَئِمَّةُ الْهُدَى وَ نَحْنُ مَصَابِيحُ الدُّجَى وَ نَحْنُ مَنَارُ الْهُدَى وَ نَحْنُ السَّابِقُونَ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ الْعَلَمُ الْمَرْفُوعُ لِلْخَلْقِ مَنْ تَمَسَّكَ بِنَا لَحِقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنَّا غَرِقَ وَ نَحْنُ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ نَحْنُ خِيَرَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الطَّرِيقُ وَ صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِيمُ إِلَى اللَّهِ وَ نَحْنُ مِنْ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ نَحْنُ الْمِنْهَاجُ وَ نَحْنُ مَعْدِنُ النُّبُوَّةِ وَ نَحْنُ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ إِلَيْنَا مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ نَحْنُ السِّرَاجُ لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِنَا وَ نَحْنُ السَّبِيلُ لِمَنِ اقْتَدَى بِنَا وَ نَحْنُ الْهُدَاةُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ نَحْنُ عِزُّ الْإِسْلَامِ وَ نَحْنُ الْجُسُورُ وَ الْقَنَاطِرُ مَنْ مَضَى عَلَيْهَا سَبَقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا مَحَقَ وَ نَحْنُ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا نَزَلَ الرَّحْمَةُ وَ بِنَا تُسْقَوْنَ الْغَيْثَ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُصْرَفُ عَنْكُمُ الْعَذَابُ فَمَنْ عَرَفَنَا وَ نَصَرَنَا وَ عَرَفَ حَقَّنَا وَ أَخَذَ بِأَمْرِنَا فَهُوَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا.( بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد 1، صفحه 63 - بحار الأنوار، جلد 26، صفحه 249 – 248)
ابا عبدالله بصری از ابی معزی از ابی بصیر از خیثمه نقل می کند که گفت از حضرت امام محمد باقر (عليه السّلام) شنيدم كه فرمودند: ما جنب اللَّه هستیم و ما برگزيدگان او هستیم و ما منتخب خدا هستیم و ما تحويلگيرنده ميراث انبيا و امینان پروردگار هستیم و ما حجت خدا هستیم و ما اركان ايمان و پايه هاى اسلام هستيم ما رحمت خدا بر خلق هستيم. ما كسانى هستيم كه خداوند به وسيله ما مي گشايد و به وسيله ما ختم مي كند. ما ائمه هدى و چراغهاى روشنگر تاريكیها و مرکز نور هدایت و ما سابقون و آخرون (كه در قرآن ياد شده هستيم) ما پايگاه برافراشته براى مردم هستيم هر كه به ما تمسك جويد به ما ملحق شود و هر كه از ما تخلف ورزد غرق مىشود.... ( بحار الأنوار بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار)، جلد 4، صفحه 184 – 183).
همچنین امام صادق(ع) در روایتی اینچنین مطلب را می فرماید:
5: إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا فَأَحْسَنَ خَلْقَنَا وَ صَوَّرَنَا فَأَحْسَنَ صُوَرَنَا وَ جَعَلَنَا عَیْنَهُ فِی عِبَادِهِ وَ لِسَانَهُ النَّاطِقَ فِی خَلْقِهِ وَ یَدَهُ الْمَبْسُوطَهَ عَلَی عِبَادِهِ بِالرَّأْفَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ وَجْهَهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ وَ بَابَهُ الَّذِی یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ خُزَّانَهُ فِی سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ بِنَا أَثْمَرَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ جَرَتِ الْأَنْهَارُ وَ بِنَا یَنْزِلُ غَیْثُ السَّمَاءِ وَ یَنْبُتُ عُشْبُ الْأَرْضِ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ لَوْ لَا نَحْنُ مَا عُبِدَ اللَّهُ.
(خدای عز و جل ما را آفرید و آفرینش ما را نیکو گردانید و ما را نگاشت(صورت و شکل داد) و صورت های ما را نیکو ساخت و ما را در میان بندگانش چشم خود گردانید و زبان گویای خود در میان آفریدگان و دست گشاده به رأفت و رحمت و وجهی که از آن جانب به خدا نزدیک شوند و درهای معرفت خویش که بر او دلالت می کنند و خزینه داران آسمان و زمینش قرار داد، به واسطه ما درختان به بار می نشیند و میوه ها به ثمر می رسند و جوی ها روان می شوند و به برکت ما باران از آسمان فرو می آید و گیاه از زمین می روید و به وسیله عبادت و خدا پرستی ما مردم خدا می پرستند و اگر ما خاندان نبودیم مردم خدا را پرستش نمی کردند.) (اصول کافی، جلد 1 ص 144).
توجه کنید که این احادیث درباره امیرالمومنین و سایر ائمه معصومین علیهم السلام غلو نمی کنند بلکه ایشان را چشم و دست خدا در اجرای حق در بین مخلوقات معرفی می نمایند. چشم ائمه (علیهم السلام) چشمی است که حق را می بیند لذا عین الله است و دست ایشان دستی که حق را اجرا می کند لذا یدالله است. چرا که حجت خدا هر آنچه انجام دهد بر طبق خواست خدا بوده و کوچکترین انحرافی از حق ندارد. از طرفی، هر آنچه ائمه علیهم السلام بگویند از دستوراتی است که از جانب خدا و بر طبق کلام خداست لذا لسان ایشان لسان الله است.
در این زمینه ماجرایی در کتاب حکایتهای شنیدنی از علامه امینی (ره) نقل شده که: "علامه امینی در محفلی که بعضی از علمای بزرگ اهل تسنن حضور داشتند، به گفت وگو و بحث پرداخت. یکی از علمای اهل تسنن گفت: شما شیعیان در شان علی (ع) زیاده روی می کنید . مثلا او را «ید الله » (دست خدا) می خوانید.
علامه امینی (ره) در پاسخ گفت: اتفاقا ما از کتاب های شما مدارکی داریم که نشان می دهد افراد مورد قبول شما، مانند عمربن خطاب، آن حضرت را «یدالله » و «عین الله » خوانده اند .
پرسیدند: در کجا؟
علامه امینی (ره) بی درنگ گفت: فلان کتاب را بیاورید . آن کتاب را که مورد قبول اهل سنت بود، آوردند . علامه کتاب را به دست گرفت و چند ورق زد، صفحه ای گشود، به پرسشگر نشان داد و گفت: بخوان .
در آن صفحه چنین روایت شده بود: روزی امام علی (ع) در طواف چنان دید که طوافگری به زنی نامحرم چشم دوخته است . امام، پس از طواف، مرد را فرا خواند و با چند سیلی تادیبش کرد .
مرد در حالی که دست بر چهره نهاده بود، نزد عمر بن خطاب شتافت و چنین شکایت کرد: ای امیر مسلمانان، علی (ع) مرا سیلی زد، باید قصاص شود . . . ؟
عمر حضرت علی (ع) را فراخواند و گفت: چرا به این مرد سیلی زدی؟
حضرت علی (ع) فرمود: دیدم چشم چرانی می کند .
عمر گفت: قد رای عین الله و ضرب یدالله; چشم خدا [تو را] دیده و دست خدا [تو را] زد .»" ( حکایت های شنیدنی/60- 61 .)
سلامتی و فرج فرزندشان صلوات