توضیحات

بسمه تعالی

وظایف منتظران جلسه نهم

 

وظیفه هفتم: توجه به خصوصیات متقین در خطبه متقین امام علی (ع) و سعی در رعایت آنها

 

خصوصیات متقین در خطبه 193 نهج البلاغه که به خطبه متقین امام علی (ع) مشهور است آمده است. نکاتی از این خطبه به همراه شرح جزیی در ادامه می آید:

 "... امّا پرهيزكاران در دنيا داراى فضيلت هاى برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان ميانه روى...[1]"

(توضیح اینکه پوشش هم می تواند پوشاک و لباس باشد که لباس ایشان، لباسهای اقتصادی و در حد متوسط است و هم می تواند پوشش اعمال و رفتار انسان باشد که وقتی اعمال و رفتار در پوشش میانه روی قرار بگیرند یعنی تمام رفتار و کارهای انسان متعادل است و از افراط و تفریط به دور است)،

و راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است

(توضیح: مسلما تمرین تواضع در راه رفتن تمرین تواضع داشتن در کل زندگی است

چشمان خود را بر آنچه خدا حرام كرده مى پوشانند، و گوش هاى خود را وقف دانش سودمند كرده اند.  

(توضیح: بعضی افراد به چیزهای حرام گوش می دهند مثلا در ماشین و در راه دائما به موسیقی های حرام گوش می دهند بعضی مورد حرامی گوش نمی دهند ولی آنچه گوش می دهند از جنس دانش و افزودن اطلاعات نیست. بعضی چیزهایی که گوش می کنند از جنس دانش است اما دانشی است که نه به درد استفاده در زندگی دنیا میخورد نه آخرت. اما اینجا امام تاکید بر دانش سودمند کردند. نکته دوم این است که افراد ممکن است گاهی اوقات در زندگی این کار را بکنند و به دانش سودمندی هم گوش کنند اما پرهیزکاران عادت همیشگی آنان است چرا که حضرت می فرمایند گوشهایشان را وقف دانش سودمند کرده اند.)

و در روزگار سختى و گشايش، حالشان يكسان است.

(توضیح:

این نکته خیلی حائز اهمیت هست. چطور میشود در روزگار سختی و گشایش حال انسان یکسان باشد؟  حال انسان می تواند از چند وضعیت مورد توجه قرار بگیرد: یکی وضعیت و حال ظاهری و یکی حال درونی و یکی هم اخلاق. از لحاظ ظاهری اگر انسان حتی وقتی خیلی پولدار است باز هم سبک زندگی اش بر مبنای میانه روی باشد و در حال رفاه هم از اسراف یا چشم و هم چشمی دوری کند در مشکلات اقتصادی هم باز هم از ظاهرش دیده نمی شود که دچار تنگنای مالی شده چون قبلا هم چندان سر و وضع او با بقیه مردم تفاوتی نداشت. حضرت سلیمان علیه السلام پیامبر علم و حکمت بود که جن و انس و پرندگان و حیوانات و باد و حتی شیاطین مسخر و تحت فرمان او بودند اما با آن پادشاهی عظیمی که داشت روزها را روزه می گرفت و شبها به عبادت برمیخواست و غذای او نان جو بود[2]. 

حال بعدی حال درونی است که انسان هم در وقتی در رفاه و سلامتی است خدا را شکر کند و به یاد خدا و یاد مرگ باشد و هم وقتی در سختی و فقر و یا بیماری است. حضرت یعقوب علیه السلام خدا را زیاد شکر می کرد بعد شیطان به خدا گفت چون نعمت زیاد دارد شکر می کند و اگر نعمتها را بگیری هرگز شکر تو را به جا نمی آورد اما بعد از بیماری هم حضرت یعقوب علیه السلام همچنان شاکر بود.

حال بعدی، اخلاق انسان و نحوه برخورد او با مردم است. چه بسیارند افرادی که وقتی همه چیز خوب است و بر وفق مرادشان است با همه نرم و مهربان اند و وقتی مشکل و گرهی در کارشان پیش می آید یا به مشکل مالی برمی خورند آنگاه خانواده و اطرافیان را عاصی می کنند و اخلاقشان بد و غیرقابل تحمل می شوند. پس یکسان بودن حال از نظر وضعیت ظاهری، از نظر حال معنوی و از نظر اخلاق و رفتار نکته مهمی است که انسان باید روی خودش کار کند تا بتواند به چنین مقامی برسد)

و اگر نبود مرگى كه خدا بر آنان مقدّر فرموده، روح آنان حتى به اندازه بر هم زدن چشم، در بدن ها قرار نمى گرفت، از شوق ديدار بهشت، و از ترس عذاب جهنّم

(توضیح: یعنی افراد باتقوا دارای خوف و رجا هستند و هم از یک طرف امید و شوق رسیدن به بهشت دارند و هم از یک طرف ترس از عذاب الهی دارند و البته هر دوی خوف و امید آنها به شدت زیاد است).

خدا در جانشان بزرگ و ديگران كوچك مقدارند

(توضیح: به اینکه مردم از کاری خوششان می آید یا خیر کاری ندارند کاری ندارند به اینکه اگر دستورات مذهبی را انجام دهند دیگران بگویند دموده و امل است کاری ندارند آنها صرفا خدا را درنظر می گیرند. از طرفی این افراد وقتی دیگران در نظرشان کوچک و خدا در نظرشان بزرگ است از شرک خفی به دورند و کار را صرفا به خاطر رضای خدا انجام می دهند نه تعریف و تمجید مردم

بهشت براى آنان چنان است كه گويى آن را ديده و در نعمت هاى آن به سر مى برند، و جهنّم را چنان باور دارند كه گويى آن را ديده و در عذابش گرفتارند.

(توضیح: چون ایمان واقعی و یقین به کلام خدا دارند و از طرفی از نشانه های اجر و عذاب دنیوی پی به اجر و عذاب اخروی می برند لذا افراد یقینشان به بهشت و جهنم زیاد است به طوریکه انگار دارند در آن زندگی می کنند. از طرفی وقتی تقوای انسان خیلی زیاد شد خودش می فهمد که الان فلان گرفتاری که برایش پیش آمده از اثر فلان کاری است که می توانست انجام دهد اما انجام نداده لذا عذاب های کوچک دنیوی را به یقین می چشد لذا به عذاب جهنم یقین پیدا می کند)

دل هاى پرهيزكاران اندوهگين

(توضیح:

اینکه دلهای پرهیزکاران اندوهگین است باید دقت شود که اندوه دو نوع است یکی نسبت به سختیها و مشکلات دنیا و یکی اندوه معنوی. پرهیزکاران از آنجا که دل به دنیا نبسته ا ند و در هر حالتی توکل و اعتمادشان به خدای رحمان است لذا کاملا از اندوه نوع اول به دورند چرا که در قرآن هم داریم:" إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ" (کسانی که گفتند: «پروردگار ما اللّه است»، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین می‌شوند.) (سوره احقاف، آیه 13) و نیز داریم: (سوره یونس آیه 62 : أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ" (آگاه باشید (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین می‌شوند!) پس پرهیزکاران غم دنیا را ندارند اما ایشان از مصیبتی که بر اهل بیت علیهم السلام می رود خصوصا مصیبت امام حسین علیه السلام محزون اند. همان طور که حضرت زهرا سلام الله علیها وقتی امام حسین علیه السلام را باردار بود و موقع وضع حمل ایشان به جای اینکه شاد باشد چون از شهادت ایشان باخبر شده بود در دل از مصیبتهایی که بر سر فرزندش قرار است بیاید ناراحت بود همان طور که خداوند در اشاره به زمان بارداری و وضع حمل ایشان می فرماید ... حمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً...( مادرش او را با ناراحتى حمل مى‌كند و با ناراحتى وضع حمل مى‌نمايد) (آیه 15 سوره احقاف) . امام صادق علیه السلام در این زمینه فرموده اند:

 

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللهِ (علیه السلام) ... ثُمَّ قَالَ أَبُوعَبْدِاللهِ (علیه السلام): فَهَلْ رَأَیْتُمْ أَحَداً یُبَشَّرُ بِوَلَدٍ ذَکَرٍ فَتَحْمِلَهُ کُرْهاً؟ أَیْ أَنَّهَا اغْتَمَّتْ وَ کَرِهَتْ لِمَا أَخْبَرَهَا بِقَتْلِهِ وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً لِمَا عَلِمَتْ مِنْ ذَلِکَ.

امام صادق (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: ... امام صادق (علیه السلام) فرمود: «آیا احدی را دیدید که به فرزند پسری بشارت داده شود امّا او را به ناراحتی حمل کند [درحالی که عرب جاهلی اگر می‌شنید فرزندش دختر است، ناراحت بود و مدّت حمل تا تولّد او را با ناراحتی طی می‌کرد]؟! (این آیه مربوط به زهرا (سلام الله علیها) است که وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ایشان فرمود، فرزندی که در شکم داری، حسین (علیه السلام) است و عاقبت او چه خواهد شد و از نحوه‌ی شهادت امام حسین (علیه السلام) به فاطمه (سلام الله علیها) خبر داد، حضرت در دوران بارداری و تولّد او از این ماجرا ناراحت بود) هنگامی‌که او را از کشته‌شدن فرزندش با خبر کردند، ناراحت شد و دوست نداشت [فرزند را به دنیا آورد] و با ناراحتی وضع حمل نماید؛ به خاطر اینکه از این (کشته‌شدن فرزند) آگاه شد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۲۶۲

القمی، ج۲، ص۲۹۷

 

. لذا پرهیزکاران نیز از غمهای وارده بر اهل بیت علیهم السلام ناراحت اند. از آنجا که هر یک از معصومین علیهم السلام در زمان حیاتشان قدر و منزلتشان به خوبی شناخته نشد، یارانشان کم بودند و دائم یا در زخم زبانها و بدعت شکنی های مردم و یا در عذاب حکومتها بودند یا در شکنجه و زندان و یا در تبعید به سر می بردند و در آخر نیز مظلومانه به شهادت رسیدند لذا پرهیزکاران از مصیبتهایی که بر تمامی ائمه علیهم السلام و خصوصا امام زمان خودشان می آید ناراحت و غمگین اند. در عصر غیبت نیز منتظران از دوری امامشان نالان و گریان اند و در دل غم دوری از او دارند.)،

و مردم از آزارشان در أمان

(توضیح: قبلا به رساله حقوق امام سجاد علیه السلام و ظرافتهای آن اشاره شد. اینقدر پرهیزکاران بر حقوق مردم حساس اند و خود را به رعایت آنها ملزم می دانند و اینقدر از ظلم به دیگران دوری می کنند که هیچ کس آزاری از آنان نمی بیند

 تن هايشان لاغر

(توضیح: افراد متقی رزق خود را با دیگران تقسیم می کنند و به کسانی که نیازمندند می دهند و از طرفی با کسانی که برای آنان خدمت می کنند با هم سر یک سفره می نشینند لذا همه ی رزق را برای خود نگه نمی دارند که موجب شکم پروری شود. از طرف دیگر در تقوای شکم گفتیم که افراد متقی تا گرسنه نشدند سراغ غذا نمی روند و قبل از اینکه کاملا سیر شوند دست از غذا می کشند لذا از پرخوری به دورند. از طرفی روزه های مستحبی و نیز بیدارخوابیهای شبانه فرصتی برای تن پروری به ایشان نمی دهد.اما از همه مهمتر ترس از عذاب الهی (که حضرت در ادامه هم به آن اشاره می فرمایند) و غمی که در دلهای این افراد وجود دارد به خاطر مصیبتهایی که بر امامشان می رود آنها را از انسانهای بیخیال خوشگذران جدا کرده لذا این افراد ظاهری لاغر دارند و از چاقی هایی که ناشی از بیخیالی و خوشگذرانی است به دورند.

  اما نکته دیگر این است که نه تنها تن هایشان لاغر بلکه دیگر متعلقاتشان هم کم است چرا که ایشان از مال و اموال خود  انفاق می کنند چرا که باور دارند ( با توجه به آیه 10 سوره حدید) که جهاد با نفس و انفاقی که قبل از ظهور حضرت مهدی(عج)داشته باشند  که بر اثر ایمان به غیب حاصل شده است با انفاق بعد آن که مردم بر اثر تعلیمات امام عقولشان کامل می شود و خیلی از چیزها را درک می کنند خیلی از نظر درجه متفاوت است.( اصلا بعد از ظهور شاید کسی را نتوان یافت که فقیر باشد و بتوان به او کمک کرد چون در حکومت عدل جهانی همه در رفاه و آسایش اند) لذا نه تنها بدنهای افراد متقی لاغر است بلکه متعلقات این افراد هم کم است

و درخواست هايشان اندك

(توضیح: وقتی زندگی و خوراک و پوشاک و همه وسایل و ... در حد میانه و اعتدال باشد لذا درخواست زیادی هم وجود ندارد چرا که افرادی که این گونه زندگی می کنند خیلی به دنبال عوض کردن وسایل زندگی و ... و در نتیجه به دنبال پول و مقام نیستند و خود را به خاطر این چیزها به دردسر نمی اندازند لذا درخواستهای مادی ایشان اندک و در جهت رفع نیاز است

 

[1] - در اینجا خطبه به صورت جزء به جزء می آید و هرجایی که نیاز به توضیح و شرح دارد، توضیح داخل پرانتز آورده می شود. سپس ادامه خطبه بیان می شود.

[2] - حضرت سلیمان-سایت پرسمان

گالری

وظایف منتظران - قسمت نهم
موارد مشابه
نظرات

قوانین ارسال نظر

  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
  • با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی‌یابند بنابراین توصيه مي‌شود از مثبت و منفی استفاده کنید.