توضیحات
بسمه تعالی
سوال: در آیه «اکمال»، چه ارتباطی میان حرمت گوشت ها و پیام غدیر وجود دارد؟
پاسخ:
نکته اول: همان طور که خداوند حضرت موسی (علیه السلام) را در خانواده فرعون بزرگ کرد تا حضرت کشته نشوند، در جاییکه احتمال از بین رفتن حق وجود دارد خداوند حق را در جایی قرار می دهد که حتی فکر مغرضان هم به آن نمی رسد. در انتصاب حضرت علی(ع) به امامت هم ماجرا بسیار حساس بود و عده ای می خواستند خودشان این مقام را هر طور شده بدست بیاورند و عده ای دیگر هم می خواستند بعد از پیامبر(ص) دین را به کلی از بین ببرند. لذا خطر قتل اهل بیت علیهم السلام یا ایجاد تفرقه در بین مسلمانان و یا حذف و تحریف آیاتی که تاکید بر نام امام علی(ع) در قرآن داشته باشند وجود داشت. از این رو تمام آیاتی که به مساله خلافت ائمه علیهم السلام بر می گردد در ظاهر قرآن به نوعی در خفا قرار دارد و سخن در پرده گفته شده است در حالیکه در باطن و تاویل قرآن در آیات بسیاری از ائمه علیهم السلام به وضوح یاد شده است. اما در آیه 3 سوره مائده، خداوند بحث ناامید شدن کافران و کامل شدن دین را در لابه لای حکم گوشتهای حرام ذکر می کند تا به این وسیله از ظاهر آیه حساسیت زدایی کرده باشد تا آیه از دستبرد مخالفان ولایت محفوظ بماند و از طرفی در آیه اشاره به روز قطع امید کافران و روز کامل شدن دین و کامل شدن نعمت خدا شده است تا دلهای بیدار این سوال را بپرسند که این روز مهم چه روزی بوده و پاسخ را در احادیث بیابند. در مراجعه به احادیث دیده می شود که هم در احادیث شیعه و هم در روایات معتبر کتب اهل تسنن تصریح شده که این بخش از آیه در عید غدیر و در مورد ولایت امام علی(ع) نازل شده است.
احادیث در کتب شیعه مبنی بر تصریح این بخش آیه بر ولایت امام علی(ع) و غدیر خم بسیار زیاد است و در تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳ از صفحه 574 تا 612 صفحه آمده است.
در کتب اهل تسنن هم تاکید شده که این قسمت آیه در ماجرای روز غدیر نازل شد. خوارزمی از ابی سعید خدری نقل میکند که در روز غدیر پیامبر صلیاللهعلیهوآله مردم را در غدیر گرد هم آورد و دستور داد در زیر درختی سکویی بسازند. سپس بالای آن سکو رفت و توجه مردم را به سوی علی علیهالسلام جلب نمود؛ سپس دستان او را گرفت و بالا برد؛ تاجایی که سفیدی زیر بغل های ایشان نمایان گشت. این دو هنوز از هم جدا نشده بودند تا اینکه آیه اکمال نازل گردید[1] (خوارزمی، المناقب، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ هـ ، ص۱۳۵).
احادیث دیگری در منابع اهل سنت که تایید کننده این ماجراست در کتاب هایی نظیر کتب زیر آمده اند:
فرائد السمطین(علی بن محمد حموینی جوینی، فرائد السمطین، بیروت: مؤسسه المحمودی، للطباعه و النشر،چاپ اول، ۱۳۹۸ ه، ج۱، ص۷۳ و ۷۴٫)،
شواهد التنزیل[2](حسکانی، عبدالله، شواهد التنزیل، تهران، مؤسسه طبع و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ هـ ، ج۱، ص۱۵۶)،
مناقب ابن مغازلی(ابن مغازلی، المناقب (بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم، ۱۴۱۲ ه) ص۶۹٫)،
ترجمه الامام علی، ابن عساکر(ابن عساکر، ترجمه الامام علی بن ابی طالب (بیروت، مؤسسه المحمودی للطباعه و النشر،چاپ دوم، ۱۴۰۰ ه) ج۲، ص۷۵)،
تاریخ بغداد(حافظ ابو بکر احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (بیروت، دار الکتاب العربی)، ج۸، ص۲۹۰)
و ….
نکته دوم: اما در قرآن آیات مختلفی از جمله ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، منقطع معطوف و غیره وجود دارد که تعریف انواع مختلف آیات، توسط امامان معصوم علیهم السلام به ما رسیده و در مباحث علوم قرآنی جای گرفته است. یکی از انواع آیات بکار رفته در قرآن "منقطع معطوف" است. اینکه در قرآن، آیه ای ابتدا به یک موضوع بپردازد بعد موضوعی مستقل در ادامه آن مطرح شود و سپس کلام، در ادامه موضوع اول امتداد پیدا کند به "منقطع معطوف" مشهور است. به عنوان مثال در سوره عنکبوت آیات 16 تا 18، مطلب ذکر شده در مورد سخن حضرت ابراهیم (ع) با قوم خودش است اما در ادامه یعنی در آیات 19 تا 23 جواب قوم حضرت ابراهیم(ع) نیامده بلکه مطالب دیگری است و بعد در آیه 24 پاسخ قوم حضرت ابراهیم(ع) به ایشان آمده است که عطف به سخن حضرت ابراهیم(ع) با مردم در آیات 16 تا 18 است.
امام علی (علیه السلام) در توضیح منقطع معطوف در قرآن فرموده اند:"و امّا رخصتی که ظاهرش خلاف باطن است و آیهای که در ظاهر منقطع و معطوف است مانند آن است که آیهای در کتاب خدا در موضوعی بیاید و پس از آن مطلبی که از نظر معنا متفاوت با آن است بیاید سپس کلامی بیاید که در ادامه سخن اوّل است... مانند این کلام خدا در سورهی عنکبوت: وَ إِبْراهِیمَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اتَّقُوهُ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ* إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ أَوْثاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْکاً إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ لا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقاً ... وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ (عنکبوت آیات 16 تا 18) سپس کلامی دیگر را آغاز میکند و میفرماید: أَ وَ لَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللهِ یَسِیرٌ* قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ* یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ یَرْحَمُ مَنْ یَشاءُ وَ إِلَیْهِ تُقْلَبُونَ* وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ* وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللهِ وَ لِقائِهِ أُولئِکَ یَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِی وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ. ((سوره عنکبوت/ آیات 19 تا 23)) و سپس کلام را در ادامهی سخن اوّل در وصف ابراهیم آورده و میفرماید: فما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللهُ مِنَ النَّار (عنکبوت/۲۴) و پس از آن نیز در آیات پایانی قصد ابراهیم (علیه السلام) را کامل میکند.
(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۳۴۲، بحار الأنوار، ج۹۰، ص۳۱، تفسیر البرهان، ص 310، ذیل آیات 16 تا 24)
همچنین در مورد آیات "منقطع معطوف" خود حضرت علی(ع) باز هم توضیح فرموده اند و اتفاقا آیه 3 سوره مائده (آیه اکمال دین) را در آن ذکر فرموده اند:
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- وَ أَمَّا الرُّخْصَهًُْ الَّتِی ظَاهِرُهَا خِلَافُ بَاطِنِهَا وَ الْمُنْقَطِعُ الْمَعْطُوفُ فِی التَّنْزِیلِ هُوَ أَنَّ الْآیَهًَْ مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ کَانَتْ تَجِیءُ بِشَیْءٍ مَا ثُمَّ تَجِیءُ مُنْقَطِعَهًَْ الْمَعْنَی بَعْدَ ذَلِکَ وَ تَجِیءُ بِمَعْنَی غَیْرِهِ ثُمَّ تَعْطِفُ بِالْخِطَابِ عَلَی الْأَوَّل مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَی فِی سُورَهًِْ الْمَائِدَهًِْ: وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ ثُمَّ قَطَعَ الْکَلَامَ بِمَعْنًی لَیْسَ یُشْبِهُ هَذَا الْخَطَّابَ فَقَالَ تَعَالَی: الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً ثُمَّ عَطَفَ عَلَی الْمَعْنَی الْأَوَّلِ وَ التَّحْرِیمِ الْأَوَّلِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ: فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ.
امام علی (علیه السلام): و امّا رخصتی که ظاهر آن بر خلاف باطن آن است و منقطع معطوف در نزول قرآن، آن است که آیهی کتاب خدای عزّوجلّ، مطلبی را میآورد سپس بعد از آن با معنای [مستقل و] جداگانهای میآید و معنایی غیر آن [معنای اوّل] میآورد سپس در سخنگفتن بر اوّلی عطف میکند؛ مانند کلام خداوند تعالی در سورهی مائده: وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ. سپس کلام را با معناییکه شبیه این سخن نیست قطع کرد و فرمود: الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً. سپس بر معنای اوّل و تحریم اوّل عطف کرد و فرمود: فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ الله غَفُورٌ رَحِیمٌ.
(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۶۱۲؛ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۱)
(نکته مهم: در منبع بالا در ترجمه فارسی، عبارت"منقطع معطوف" ترجمه شده بود درحالیکه اسم خاص است لذا دقیقا اسم عربی آن در ترجمه فارسی این متن جایگزین شد)).
لذا در این آیه از منقطع معطوف استفاده شده است به طوریکه قسمت اول درمورد انواع گوشتهای حرام است بعد خداوند آورده که:" امروز دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم و بعد چون سبک آیه، منقطع معطوف است ادامه آیه عطف بر قسمت اول می شود و می فرماید پس هر گاه کسی در ایام قحطی و سختی از روی اضطرار نه به قصد گناه از آنچه حرام شده مرتکب شود، خدا بخشنده و مهربان است. که گفتیم هم سبک منقطع معطوف در این آیه بکار رفته و هم شیعه و سنی تاکید دارند که قسمت وسط آیه مربوط به عیدغدیر خم است که می توانید به کتب معتبر خود اهل سنت هم استناد کنید. و بدین ترتیب در مورد آیه اکمال هم با استفاده از سبک منقطع معطوف، از آیه حساسیت زدایی شده تا از تحریف محفوظ بماند.