توضیحات
بسمه تعالی
پاسخ به شبهات آتئیسم
سوال هشتم: جایگاه اخلاق در بین خداناباوران (آتییسم های مادی گرا) کجاست؟
پاسخ:
اصولا اخلاق در آتییسم یا الحاد جایگاهی ندارد. چون اخلاق بر اساس فطرت و نیز بر اساس پاداش و عقاب اخروی معنا پیدا می کند و آتییست های مادی گرا امور معنوی مانند فطرت و یا وجود زندگی پس از مرگ یا وجود خدایی که ناظر اعمال است را اصولا قبول ندارند.
حال اگر اخلاقیات را با وضع قانون تعریف کنیم، خوب یا بد بودن یک قانون چطور مشخص می شود؟ با اخلاق؟ اخلاق را که قرار است با قانون تعریف کنیم و این یک دور باطل است؟ بر اساس عدالت؟ عدالت که خود از مباحث اخلاقی است و تا اخلاق را قبول نداشته باشیم عدالت معنا ندارد پس باز هم در دور باطل قرار می گیریم. بر اساس رای اکثریت مردم چون مردم خوب یا بد را به طور فطری می دانند؟ فطرت که از مباحث معنوی است که خدا آن را در وجود مخلوقات قرار داده و آتییسم به فطرت و خدا باور ندارد. پس باز هم نمی شود. بر اساس منطق؟ اگر منطقی که غیرآتییست ها دارند در نظر بگیریم این منطق متاثر از اخلاق است چرا که مثلا منطق آنها حکم می کند که به یک نفر در حال مرگ باید کمک کرد اما اگر منطق آتییست ها باشد که منطق آتییست دادن شانس بقا به افراد سالم تر، هوشمندتر و قوی تر است چرا که تکامل طبیعت بر این اساس بوده است و در نتیجه کلا ضعیف تر ها که توانایی سازگاری کمتری با محیط دارند باید بمیرند یا منطق آتییست ها تجاوز هر چه بیشتر برای بقای هر چه بیشتر نسل انسن را دارای اشکالی نمی داند پس اخلاقیات را نمی توان با منطق آتییست ها تعیین کرد. اگر با رای مردم (اگر بتوان منطق و وجدان و فطرت و اخلاق) را از آنها به هر نحوی گرفت آنگاه قانونی که با 51 درصد آرا تصویب می شود 51 درصد اخلاقی و 49 درصد غیراخلاقی است و اگر قانون در مورد کاری سکوت کرد آنگاه آن کار 50 درصد اخلاقی و 50 درصد غیر اخلاقی است؟ از طرفی می توان گفت بر اساس تفکر آتییست های مادی گرا که انسان از ماده ایجاد شده و به سمت تکامل و بقا پیش رفته است پس قانون اول آتییست ها باید تشویق به تجاوز هر چه بیشتر باشد چون هر چه تجاوز بیشتر شود ازدیاد نسل و شانس بقا بیشتر می شود. اگر تجاوز از نظر اخلاق بد است که در تفکر آتییستها که معنویت، اخلاق و زندگی پس از مرگ وجود ندارد اصلا اخلاق را نمی توان بنا به ماهیت غیر مادی آن تعریف کرد. اگر وجدان و فطرت جلوی تجاوز را می گیرد که اصولا وجدان و فطرت امور معنوی است که خدا در وجود بشر گذاشته است. اگر منطق جلوی تجاوز را می گیرد، منطق چه کسی؟ منطق آتییست ها که پیش رفتن به سمت بقای بیشتر است و اتفاقا طبق منطق آتییست ها تجاوز هر چه بیشتر منطقی تر است. از طرفی دروغ گفتن هر چه بیشتر، خیانت هر چه بیشتر، تقلب هر چه بیشتر و رشوه خواری هر چه بیشتر (و هر امر منفی که فکرش را بکنید) اگر برای بدست آوردن ثروت و قدرت هر چه بیشتر باشد موجب افزایش توانایی انسان برای بقا می شود (چرا که غیر از علل مادی، علت دیگری برای مرگ و پایان یافتن عمر وجود ندارد). پس کجای آتییسم می تواند از این کارهای غیر اخلاقی جلوگیری کند؟