توضیحات
بسمه تعالی
سوالاتی از اهل سنت
اگر می توانند بزرگان آنها بیایند و پاسخ دهند:
21. مگر در قرآن نخوانده اید که عده ای از پیشوایان و خلفا همان اند که "وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لايُنْصَرُونَ" (و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به آتش [دوزخ] دعوت مىكنند؛ و روز رستاخيز يارى نخواهند شد.)(قصص 41)؟ پس چطور خلافت امامانی که به حق رهنمون می سازند را رها کرده اید؟ مگر در قرآن، راجع به امامانی که باید از آنها پیروی کنید نخوانده اید که:" وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدينَ "(و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما، [مردم را] هدايت مىكردند و انجام كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم و تنها ما را عبادت مىكردند.)(سوره انبیا، آیه 73). چطور خلفایی که فرشتگان بر آنها نازل نمی شد و الهامات وحیانی از جانب خداوند نداشتند می توانند مصداق أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا باشند؟ آیا حدیث پیامبر(ص) در روز غدیر را نخوانده اید که فرمودند: «... ای مردم! بعد از من چنین میشود که گروهی پیشوا میشوند که أَئِمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ لا یُنْصَرُونَ ای مردم! پس از من پیشوایان و امامانی به زودی خواهندبود که مردم را به آتش فرامیخوانند و روز رستاخیز یاری نخواهند شد. ای مردم! خداوند و من از آنان بیزاریم»(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۲۱۲ بحار الأنوار، ج۳۷، ص۲۱۱).آیا این آیات و این حدیث را نادید می گیرید؟
22. چطور آیه 16 سوره فتح[1] را به خلفا نسبت می دهید در حالیکه در منابع خودتان هم آمده است که این سوره در سال ششم هجرت بعد از صلح حدیبیه نازل شد و لذا یک سوره مدنی است (ابوحیان اندلسی، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، ج۸، ص۸۹، الناشر:دار الفکر - بیروت الطبعة:۱۴۲۰ ه.) و این ادعا که بعد از این آیه کریمه به جز غزوه تبوک، جنگ دیگری پیش نیامده است به راحتی رد می شود. چرا که بعد از نزول این آیه جنگهای زیادی از جمله جنگ حنین با اهل هوازن و طائف و نیز جنگ مُؤتَة با کفار روم اتفاق افتاده است. مگر جلال الدین سیوطی از علما و مفسیرین بنام اهل سنت در این باره ننوشته که" قل للمخلفین من الاعراب ستدعون الی قوم اولی باس شدید قال فدعوا یوم حنین الی هوازن وثقیف فمنهم من احسن الاجابة ورغب فی الجهاد؛ (به اعرابی که از جنگ تخلف کردهاند، بگویید که به زودی به جنگ سختی دعوت خواهید شد. پس در روز حنین دعوت شدند که برخی از آنها دعوت خداوند را اجابت و به سوی جهاد رغبت نشان دادند. )"( سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور، ج۷، ص۵۱۹، الناشر:دار الفکر - بیروت.). لذا ادعای اشاره این آیه به جنگهای زمان خلفای اول و دوم کاملا مردود است. آیا خداوند در آیه 18 همین سوره ("لَقَدْ رَضِيَ اللهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما في قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَريباً")، خبر پیروزی نزدیک که همان فتح خیبر توسط امام علی(ع) بود را بیان نکرده است؟ آیا سزاوارترین این مومنان، امام علی(ع) نیست که این آیه، اشاره به فتح خیبر توسط ایشان دارد[2]؟
23. آیا مصداق آیه 33 سوره زمر ("وَ الَّذي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ" (امّا كسى كه سخن راست بياورد و كسى كه آن را تصديق كند، آنان پرهيزگارانند.)) را به ابوبکر نسبت می دهید در حالیکه این آیه در شان پیامبر(ص) و امام علی (ع) است. امام باقر(ع) فرمود: "وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ هُوَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ صَدَّقَ بِهِ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام)" (منظور از وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و منظور از " صَدَّقَ بِهِ" امیرالمؤمنین، علیبنابیطالب (علیه السلام) است.) (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۳، ص۲۲۸ الإفصاح، ص۱۶۶/ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۲۴/ کشف الیقین، ص۱۲۰/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۵۰۶/ البرهان/ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۴۰۷/ الصراط المستقیم، ج۱، ص۲۸۱/ المناقب، ج۳، ص۹۲)؟ مگر در منابع خود شما ضعف سند روایتی که مراد از " صَدَّقَ بِهِ "را به ابوبکر نسبت می دهد نیامده است(هیثمی، علی بن ابیبکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹، ص۴۷ – ۴۸. ؛ ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۱۳، ص۴۹۵)؟ مگر در منابع متعدد خود شما، از جمله در تفسیر آلوسی، الدر المنثور سیوطی، شواهدالتنریل حاکم حسکانی، مناقب علی بن ابی طالب ابن مردویه اصفهانی و تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر با استناد به روایات متعدد تاکید نشده است که مراد از "صَدَّقَ بِهِ"، امام علی(ع) است (آلوسی، شهابالدین، تفسیر الآلوسی، ج۱۲، ص 259؛ سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور، ج۷، ص۲۲۸، الناشر:دار الفکر - بیروت؛ حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۷۸ و 179 و 180 الناشر:موسسة الطبع و النشر؛ ابنمردویه اصفهانی، احمد بن موسی، مناقب علی بن ابی طالب، ص۳۱۴ و 315 ؛ ابنعساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۳۶۰). مگر در صحیح بخاری نظر امام علی(ع) در مورد دروغ گو بودن ابوبکر و عمر نیامده است(نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۳۷۷، کتاب الجهاد، باب حکم الفئ)؟ در عوض آیا آیه 2 سوره یونس را نخوانده اید که منظور از "بَشِّر الَّذینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ" ولایت امام علی(ع) است؟ ) تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۶، ص۴۱۸ الکافی، ج۱، ص۴۲۲/ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۴۰/ بشارهًْ المصطفی، ج۲، ص۲۶۱/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۲۱۹/ العیاشی، ج۲، ص۱۱۹). چطور به این آیه توجه نکردید؟ با این اوصاف، چگونه صَدَّقَ بِهِ را به ابوبکر نسبت می دهید؟
24. آیا ادعا می کنید که آیه 54 سوره مائده "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَليمٌ "(اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هركس از شما، از آيين خود بازگردد، [به خدا زيانى نمىرساند]؛ خداوند گروهى را مىآورد كه آنها را دوست دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند؛ در راه خدا جهاد مىكنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه آن را به هركس بخواهد [و شايسته ببيند] مىدهد؛ و فضل و احسان خداوند، گسترده و [او به همه چيز] داناست.) در باره ابوبکر و جنگهای اوست؟ اولا در منابع خود شما آمده که "اَخْبَرَنِی سَهْلٌ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَعْنِی ابْنَ سَعْدٍ قَالَ قَالَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوسلم) یَوْمَ خَیْبَرَ لَاُعْطِیَنَّ الرَّایَةَ غَدًا رَجُلًا یُفْتَحُ عَلَی یَدَیْهِ یُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیُحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ..."( از سهل بن سعد روایت کرده است گفت که رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) در روز خیبر، فرمود: فردا پرچم اسلام را به مردی اعطا میکنم که خیبر به دست او فتح میشود و خدا و رسول را دوست میدارد، و خدا و رسول هم او را دوست میدارند... ) و در فردای آن روز پرچم را به دست امام علی(ع) داد (بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۴، ص۶۰.، نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۲). ثانیا آیا ابوبکر با هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها "اذله علی المومنین" بود؟ آیا با این حمله و آیا با زنده زنده سوزاندن ایاس بن عبدالله، معروف به فجائه در آتش به جای محاکمه او، مصداق اذله علی المومنین است؟ کارهایی که خود ابوبکر در آخر عمر اعتراف به پشیمانی از آنها داشت(ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳۰، ص۴۲۲؛ طبرانی، المعجم الکبیر، قاهره، ج۱، ص۶۲؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۱۸).و این در حالی است که این آیه در شان امام علی(ع) و جنگهای ایشان می باشد(الصّادقین(علیهم السلام): هُمْ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ أَصْحَابُهُ حِینَ قَاتَلَ مَنْ قَاتَلَهُ مِنَ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ.(امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام): آنها امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و یارانش هستند، زمانی که با گروههای ناکثین، قاسطین و مارقین جنگید)(تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۴، ص۹۲ بحارالأنوار، ج۶۶، ص۳۵۱)). چطور با جنایاتی که ابوبکر انجام داد که او را از اذله علی المومنین خارج کرد او را مصداق این آیه می دانید و خلافت او را با توجه به این آیه موجه می کنید؟
25. آیا فکر نکرده اید که نوری که خداوند در این آیه فرمود " فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَ اللهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ" ("حال كه چنين است، به خدا و پيامبرش و نورى كه نازل كردهايم ايمان بياوريد؛ و [بدانيد] خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.")(سوره تغابن، آیه 8) چیست؟ جواب در این آیه است " يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ "( آنان مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولى خدا نور خود را كامل مىكند هرچند كافران خوش نداشته باشند.)(سوره صف، آیه 8). این نور، همان نوری است که عده ای می خواهند آن را با دهان خود خاموش کنند. اما این نوررا خدا حفظ می کند بلکه آن را کامل می کند. از خود نپرسیدید این نور چیست؟ طبق آیه 8 سوره تغابن که نه الله است نه رسول الله. پس این نور چه کسی است؟ نور همان ولایت امام علی(ع) است که عده ای می خواهند جلوی این خلافت و رسیدن این نور به دیگران را با حرفهای باطل خود بگیرند و دیگران را به جای ایشان به خلافت برسانند اما خدا نور خود را کامل می کند و این اتمام نور امامان از نسل ایشان اند که یکی بعد از دیگری می آیند(عَنْ مُحَمَّدِبْنِالْفُضَیْلِ عَنْ أَبِیالْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ قَالَ یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا وَلَایَهًَْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بِأَفْوَاهِهِمْ قُلْتُ قَوْلُهُ تَعَالَی وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ قَالَ یَقُولُ وَ اللَّهُ مُتِمُّ الْإِمَامَهًِْ وَ الْإِمَامَهًُْ هِیَ النُّورُ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا قَالَ النُّورُ هُوَ الْإِمَامُ.( محمّدبنفضیل از امام کاظم (علیه السلام) روایت میکند: از ایشان دربارهی سخن خداوند عزّوجلّ: آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند. (صف/۸). پرسیدم. فرمود: «میخواهند ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را با گفتار باطل [و طعن و مسخرهکردن] خاموش کنند». عرض کردم: «منظور از سخن خداوند تعالی: ولی خدا نور خود را کامل میکند. (صف/۸) چیست»؟ فرمود: «و خداوند امامت را به اتمام میرساند، و امامت همان نور است، و این همان چیزی است که در سخن خداوند متعال آمده است فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنزَلْنَا فرمود: «النُّور همان امام است») (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۳۰۰ الکافی، ج۱، ص۱۹۵/بحارالأنوار، ج۲۴، ص۳۳۶/تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۶۱/ نورالثقلین؛ «بتفاوت لفظی»/ بحارالأنوار، ج۶۴، ص۵۵؛ «عن قول الله تبارک ... متم الایمه» محذوف/ البرهان)). آیا شما از کسانی هستید که می خواستند نور خدا را خاموش کنند اما خداوند نور خود را کامل کرد؟ آیا شما به کل این نور و کامل شده این نور ایمان دارید؟ ایمانی که همردیف ایمان به خدا و رسول است؟ فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا...( سوره تغابن، آیه 8)
اما سخن پایانی با خواهران و برادران اهل سنت:
هرچه از فضایل ائمه علیهم السلام بنا به منابع خود شما بگوییم و آیاتی که در منابع خود شما مربوط به امامان علیهم السلام را بیاوریم باز هم کم است چرا که امام هادی(ع) در تفسیر این آیه " وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزيزٌ حَكيمٌ " (و اگر همهی درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركّب گردد، و هفت دريا به آن افزوده شود، [اينها همه تمام مىشود ولى] كلمات خدا پايان نمىگيرد؛ خداوند توانا و حكيم است.) (سوره لقمان، آیه 27) فرمود که :"... وَ نَحْنُ الْکَلِمَاتُ الَّتِی لَا تُدْرَکُ فَضَائِلُهَا وَ لَا تُسْتَقْصَی"("...ماییم آن کلمات خداکه پایان نمی پذیریم و فضایلمان درک نمی گردد") (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۷۰ بحار الأنوار، ج۴، ص۱۵۱/ الإحتجاج، ج۲، ص۴۵۴/ الاختصاص، ص۹۰؛ «بتفاوت»/ المناقب، ج۴، ص۴۰۰؛ «باحوران» بدل «باجوران»/ البرهان؛ تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۵۷۰/ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۳۸۸/ تحف العقول، ص۴۷۶). پس تا دیر نشده و مهلت شما با مرگی که هر آن ممکن است گریبان شما را بگیرد به اتمام نرسیده به پذیرش ولایت چهارده معصوم علیهم السلام و ایمان به امامت ائمه هدی علیهم السلام روی بیاورید.
[1] - قُلْ لِلْمُخَلَّفينَ مِنَ الْأَعْرابِ سَتُدْعَوْنَ إِلى قَوْمٍ أُولي بَأْسٍ شَديدٍ تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطيعُوا يُؤْتِكُمُ اللهُ أَجْراً حَسَناً وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَما تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَليماً " ("به متخلّفان از اعراب بگو: «بهزودى از شما دعوت مىشود كه بهسوى قومى نيرومند و جنگجو برويد و با آنها پيكار كنيد تا اسلام بياورند اگر اطاعت كنيد، خداوند پاداش نيكى به شما مىدهد و اگر سرپيچى نماييد همانگونه كه در گذشته نيز سرپيچى كرديد شما را با عذاب دردناكى كيفر مىدهد»!")
[2] - " قَالَ جَابِرٌ کُنَّا یَوْمَئِذٍ أَلْفاً وَ أَرْبَعَمِائَهًٍْ قَالَ لَنَا النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) أَنْتُمُ الْیَوْمَ خِیَارُ أَهْلِ الْأَرْضِ فَبَایَعَنَا تَحْتَ الشَّجَرَهًِْ عَلَی الْمَوْتِ فَمَا نَکَثَ إِلَّا حُرُّبْنُقَیْسٍ وَ کَانَ مُنَافِقاً وَ أَوْلَی النَّاسِ بِهَذِهِ الْآیَهًِْ أمیرالمؤمنین علِیُّبْنُأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) لِأَنَّهُ تَعَالَی قَالَ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِیباً یَعْنِی فَتْحَ خَیْبَرَ وَ کَانَ ذَلِکَ عَلَی یَدِ علیبنأبیطالب (علیه السلام) " (جابر میگوید: در روز صلح حدیبیّه ما هزاروچهارصد نفر بودیم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ما فرمود: «شما بهترین افراد روی زمین هستید». ما زیر آن درخت با پیامبر (صلی الله علیه و آله) پیمان بستیم تا آخرین لحظه حیاتمان از ایشان اطاعت و حمایت کنیم. به جز ابنقیس که منافق بود، هیچکدام از ما عهدوپیمان خود را نقص نکردیم. سزاوارترین مردم به این آیه، علیّبنابیطالب (علیه السلام) است. زیرا خداوند فرموده است: و پیروزی نزدیکی بهعنوان پاداش نصیب آنها فرمود. (فتح/۱۸) که منظور از آن فتح خیبر توسط امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.)