توضیحات
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ به شبهات ازدواج سفید
بعضی ها راجع به ازدواج سفید می پرسن. میگن چرا ازدواج سفید نکنیم؟ ما پول نداریم، کار نداریم، وقت نداریم. راحت ترین کار چیه؟ راحت ترین کار ازدواج سفید نیست بدترین کار ازدواج سفیده.
ازدواج سفید شروع یک دنیا مشکله. اصولا ازدواج سفید، ازدواج نیست، با هم باشی و زیر یک سقف زندگی کردن هست. برای چی؟ برای ارضای نیاز جنسی. کسی که پیشنهاد ازدواج سفید میده، همسر نمیخواد یک شریک جنسی لازم داره تا خودش رو و هیجاناتش رو تخلیه کنه. برای این منظور، ازدواج موقت هم هست که می تونه از این راه استفاده کنه اما ازدواج موقت با ازدواج سفید خیلی فرق می کنه. چه فرقی؟ فرق ازدواج سفید با ازدواج دائم و موقت را در ادامه تحت عنوان مشکلات ازدواج سفید بررسی می کنیم.
مشکلات ازدواج سفید
- عدم امنیت روانی:
یکی از مهمترین مشکلات ازدواج سفید، عدم امنیت روانی است. افراد در این نوع ارتباط که اصولا نمی شود نام ازدواج روی آن گذاشت، هیچ تعهدی نسبت به هم ندارند. هر لحظه، ممکن است طرف شما بگوید که شما برایش تکراری شده اید و نیاز به یک شریک جنسی جدید دارد. از آنجا که هیچ تعهدی در این ازدواج وجود ندارد خیلی راحت با دیدن افرادی زیباتر، خوش تیپ تر و با جذابیتهای بیشتر فرد می تواند رابطه را رها کرده و بلافاصله یک رابطه جدید را شروع کند. لذا از نظر روانی و عاطفی بسیار آسیب زننده است. از طرفی فردی که حاضر به قبول تعهد ازدواج نیست معمولا تعهد رابطه داشتن با یک نفر را هم ممکن است نداشته باشد و آشکارا یا پنهان با چند نفر دیگر نیز رابطه برقرار کند و لذا طرد شدن شریک جنسی و جایگزین شدن آن با فرد بهتر، خیلی سریعتر می تواند اتفاق بیفتد. هر طرد شدنی با آسیب های روحی همراه است. فرد دائما دچار تحقیر می شود و احساس می کند فردی است که جذاب نیست. دیگران او را دوست ندارند. به راحتی توسط افراد طرد می شود و داشتن چنین احساساتی که دائما و پیاپی بر اثر شکست های عشقی پشت سر هم اتفاق می افتد مسلما به اعتماد به نفس فرد ضربه زده و او را دچار خودکم بینی، افسردگی و یا اعتیاد می کند.
- خانمها طالب کسی اند که به آنها عشق بورزد نه اینکه هوس باز باشد:
اصولا عشق ورزیدن در صورتی است که فرد مقابل را با همه کمبودها و کاستی هایش بپذیری و حاضر باشی برای او هر گونه فداکاری بکنی. نه اینکه صرفا فرد تا موقعی که جوان و زیبا است مورد استفاده جنسی قرار بگیرد و بعد از اینکه پا به سن گذاشت یا بیمار شد و نقصی پیدا کرد یا با پیدا شدن فرد جذاب تر بلافاصله کنار گذاشته شود. اگر کسی عاشق فردی باشد هر گونه تعهدی از جمله تعهد ازدواج را می پذیرد اما نپذیرفتن تعهد، صرفا برای ارضای نیاز جنسی و تنوع بخشی در ارضای آن است که اصولا آقایان بیشتر به دنبال آن می باشند.
- مخفی بودن رابطه از خانواده و اجتماع و هراس از افشای آن:
از آنجا که در خانواده های ایرانی، ازدواج سفید یک کار غیر عرفی و غیر شرعی است افراد این موضوع را از خانواده و دوستان و آشنایان پنهان می کنند. لذا علاوه بر مشکلات بالا دائما دچار ترس و اضطراب ناشی از فاش شدن این مساله هستند.
- عدم حمایت خانواده و آشنایان
حمایت نکردن خانواده از این سبک زندگی، می تواند برای جوانان بسیار مشکل ساز باشد. هر مشکلی که در این رابطه پیش بیاید و هر اتفاقی که بیفتد دائما خانواده و دوستان، فرد را سرزنش می کنند که خودت خواستی وارد یک رابطه بدون تعهد شوی و بی تعهدی یعنی آغاز هر چیز ناخوشایند.
- عدم حمایت قانون و وجود مجازات های قانونی
قانون ایران بر اساس آموزه های دینی است و مسلما ازدواج سفید زنا محسوب می شود و در قانون دارای مجازات زنا است. این مجازات قانونی، حد یا تعزیر است و بسته به اینکه یک نفر یا هر دو نفر متاهل هم باشند و با وجود تاهل به ازدواج سفید با فرد دیگری روی بیاورند کیفیت حد متفاوت است و می تواند تا سنگسار پیش برود. لذا فرد نه تنها هراس از مجازات قانونی آن دارد بلکه اگر فرد به هر دلیلی در ازدواج سفید، دچار مشکل جانی یا مالی یا هر نوع آسیب و صدمه ای از طرف مقابل بشود یا مورد آزار جسمی قرار بگیرد نمی تواند به هیچ مرجع قانونی شکایت کند. چون با اقرار به این رابطه اقرار به زنا کرده و باید ببیند که چه مجازات قانونی برای خود او وجود دارد که بعد بتواند از فرد مقابلش شکایت کند. هر مشکلی که در ازدواج ها پیش می آید که مراجعات به دادگاهها را می طلبد در این رابطه هم می تواند وجود داشته باشد با این تفاوت که فرد در این رابطه هیچ پناهگاه قانونی ندارد و کاملا پشت او خالی می شود و از طرفی قانون بر ضد اوست.
- بارداری ناخواسته
یکی از مشکلات این رابطه بارداری ناخواسته است که چون اصل ازدواج آن غیرقانونی بوده اکثرا منجر به سقط جنین می شود. سقط جنین فرد را دچار مشکلات جسمی و عاطفی می کند. سقط جنین چون یک کار غیر طبیعی است بعضی فرآیندهای طبیعی بدن را تحت تاثیر قرار می دهد و آسیب های جسمانی و عوارضی در پی دارد. از طرفی آسیبهای روحی سقط کردن جنین برای مادری که از لحاظ روحی به فرزند خودش وابسته است و انگار فرزند بخشی از وجود خود اوست آسیبهای جدی است. وقتی فرد می بیند که دیگران به راحتی فرزندان خود را در آغوش می کشند و می بوسند ولی فرد در حسرت یک فرزند مانده آنگاه به پیامدهای این ماجرا بیشتر آگاه می شود.
- مشکل شناسنامه و هویت فرزندان
از آنجا که این ازدواج قانونی نیست و جایی هم ثبت نمی شود و از طرفی ممکن است فرد شریک جنسی خودش را در همان موقعی که آغاز دوران بارداری اش بوده عوض کرده باشد، لذا اصولا پدر فرزند مشخص نیست. این بی هویتی، خودش در آینده مشکلات روحی را برای فرزندان ایجاد می کند. از طرفی ندادن شناسنامه به این گونه فرزندان مشکلات آنها را برای تحصیل و شغل و ... در آینده به همراه خواهد داشت. در حالیکه حتی در ازدواج موقت به سبب اینکه مدت تعیین می شود و بعد از ازدواج موقت حدودا 2 ماه خانم نمی تواند با فرد دیگری ارتباط جنسی داشته باشد لذا این مشکل به وجود نمی آید و فرزند دارای هویت مشخص است و فرزند حاصل از ازدواج موقت حق دریافت شناسنامه دارد. از طرفی زن می تواند در شرط ضمن عقد، ثبت شدن این ازدواج موقت را در دفاتر رسمی از مرد بخواهد. حتی اگر این کار را نکند در قانون در صورت باردار شدن خانم در ازدواج موقت، مرد ملزم است این ازدواج موقت را ثبت نماید. لذا این یکی از تفاوتهای اساسی این نوع ازدواج با ازدواج سفید است.
- مشکل حضانت فرزندان
اگر فرد به هر دلیل بخواهد به رابطه اش پایان دهد، مشکل حضانت فرزندان به وجود می آید. فرزندی که هیچ کدام از شریکهای جنسی قبلی مسئولیت او را بر عهده نمی گیرند. اصولا حتی فرد مقابل ممکن است انکار کند که پدر فرزند شماست و بگوید از کجا معلوم که این فرزند از شریک جنسی دیگر شما نباشد. لذا فرزندی که هیچ کسی مسئولیت او را از لحاظ سرپرستی، رفع مشکلات مادی و معنوی به عهده نگیرد دارای مشکلات عدیده خواهد شد.
- مشکلات عاطفی برای فرزندان
از آنجا که هیچ قطعیتی وجود ندارد که فرزندی که به دنیا می آید از رابطه خود فرد با زن بوده یا از رابطه فرد قبلی با او که به تازگی زن از او جدا شده است و از طرفی فردی که حاضر است بدون هیچ تعهدی رابطه با فرد داشته باشد می تواند رابطه ای خارج از منزل با افراد دیگر هم داشته باشد لذا تحمل فرزندان و مشکلاتی که آنها از کودکی تا جوانی به همراه می آورند برای فرد می تواند غیرقابل تحمل شود. چرا که در این زندگی، پدر ممکن است فرزند را از خودش نداند و لذا وقتی فرزند را فرزند خودش نمی داند احساس و رابطه عاطفی درستی شکل نگرفته و این احساس عدم تعلق، فرزند را دچار کمبودهای مالی و عاطفی می کند. این مشکل حتی در ازدواج موقت که مدت تعیین می شود و زن نمی تواند بلافاصله شریک جنسی خود را عوض کند و می بایست حدود 2 ماه فاصله داشته باشد اتفاق نمی افتد.
- نبود تمام حمایتهای مالی از زن به لحاظ قانونی
اگر زن بخواهد تمام حمایتهای مالی و حقوق قانونی خویش را در ازدواج رسمی با یک مرد از مرد بگیرد قانون از او حمایت می کند. چه در طول زندگی و چه در موقع طلاق در یک ازدواج رسمی اسلامی، زن می تواند از امکانات مالی که حق خودش است مثل مهریه، نفقه، اجرت المثل(دریافت حقوق در ازای انجام کارهای خانه) و حق شیر با در نظر گرفتن شرایطش استفاده کند. یا اگر همسر فوت کند از او می تواند ارث ببرد و اینها همه جدای از هدایای مادی است که معمولا زن از مرد در طول زندگی مشترک دریافت می کند مثل طلا یا به نام زدن ماشین و خانه و ... . اما در یک ازدواج سفید زن از هیچ یک از امکانات مالی گفته شده مثل مهریه، نفقه و اجرت المثل و حق شیر بهره مند نیست و نمی تواند با مراجعه به دادگاه هم به حق خودش برسد. همچنین مرد از جایی که می داند هر آن ممکن است زن، شریک جنسی دیگری برای خودش انتخاب کند و از رابطه خارج شود هیچ وقت حاضر نیست بخشی از امکانات مالی خود را به نام زن کند یا اموالی را به او ببخشد. حتی در ازدواج موقت باز هم تعیین مهریه وجود دارد اما در ازدواج سفید هیچ کدام از اینها نیست.
- بی تعهدی
ازدواج رسمی صرفا جاری شدن چند جمله و یک امضا نیست بلکه شروع تعهد است. اینکه فرد تصور کند که اصل، تعهد داشتن دو طرف به یکدیگر است و ازدواج رسمی صرفا جاری شدن چند جمله و امضا است اتفاقا باید گفت که همین چندجمله را به زبان جاری کردن یعنی تعهد لسانی دادن و امضا کردن یعنی تعهد کتبی دادن. همین چند جمله یعنی ایجاد تکلیف و حق. لذا با همین چندجمله با همین نوشتن و امضا کردن حق ایجاد می شود که فرد می تواند حقوق خود را مطالبه کند و حتی اگر در این دنیا به حقوق خودش به هر دلیلی نرسید در ادامه زندگی خودش پس از مرگ به این حقوق می رسد. اگر کسی بگوید زیر یک سقف زندگی کردن مهم نیست تعهد مهم است اتفاقا کسی که بخواهد تعهد داشته باشد هم تعهد لسانی یعنی همان چند جمله جاری شدن عقد را به زبان می آورد هم وارد شناسنامه می کند و امضا می کند و تعهد را کتبی می کند اما اگر کسی واقعا اهل متعهد ماندن نباشد و در پی هوسرانی خودش باشد به دنبال ازدواج سفید می رود.
- کوچک ماندن در حد توجه صرف به نیاز جنسی نه تعالی روح
ازدواج شروع ساختن یک اجتماع کوچک به نام خانواده است. جایی که قرار است انسانها در آن رشد کنند. رشد یعنی خدمت به دیگران، گذشتن از خود، مهربانی کردن، آرامش ایجاد کردن برای خود و دیگران برای تجدید روحیه و پیدا کردن یک انرژی مثبت در جهت رشد مقام انسانی. خانواده جایی هست که باید در آن به خدا رسید. محل رفع نیازهای مادی برای رها شدن ذهن از نیازهای اولیه است. برای اینکه دائما درگیر تنهایی یا فشار مسائل روحی و یا مسائل جنسی نباشی تا ذهنت فرصت رشد و کشف استعدادهایت را داشته باشد. تا فرصت عبادت پیدا کنی. تا فرصت بزرگ شدن روح پیدا کنی. اما در ازدواج سفید صرفا به دنبال رفع نیازهای جنسی هستی و صرفا به دنبال اینکه از لحاظ ظاهری چطور به خودت برسی که به راحتی با فرد دیگری عوض نشوی. کل زندگیت خلاصه می شود در ظاهر خودت و ظاهر زندگیت.
- ایجاد مشکل برای اجتماع
اگر ازدواج کارکرد فرزندآوری خود را از دست بدهد، جامعه دچار بحران جمعیتی می شود. نیروی کار جوان، شاداب و بانشاط، نیاز ضروری هر جامعه ای است. ازدواج سفید و مشکلاتی که برای فرزندان ایجاد می کند باعث کاهش فرزندآوری می شود و جامعه را با خطر پیری مواجه می کند. پیری جمعیت بر سلامت جامعه، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی و بر امنیت یک جامعه تاثیر مستقیم دارد. جامعه همان جایی است که خود ما در آن زندگی می کنیم. لذا به خاطر خودمان هم که شده باید جامعه زندگی مان را با خطر مواجه نکنیم.
در نهایت می توان گفت که با ساده گرفتن ازدواجها و حذف تجملات میشه یک رابطه خوب و صمیمی را ایجاد کرد و از تمام مزایای اون بهره برد. خدایی که ما را خیلی دوست داره و ما را به زندگی این دنیا محدود نکرده و نخواسته که ما با تموم شدن زندگی مون از بین بریم بلکه خواسته که ما پس از این زندگی هم زندگی مون ادامه داشته باشه و به لذتهای بهتر و بیشتری برسیم خودش هم مسیر هر چیزی رو مشخص کرده. پس چرا به حرف این خدای مهربون گوش نکنیم؟ ازدواج سفید همان زنای سیاه است. خودمان را در زندگی و زندگی بعد از مرگ دچار عذابها و گرفتاریهای متعدد نکنیم.