توضیحات
کتاب : آنگاه هدایت شدم
این کتاب، داستان یک مسافرت است و داستان یک کشف نوین، نه اکتشاف در جهان اختراعها و ابتکارات تکنیکی و فیزیولوژی، بلکه در جهان عقاید و در میان سیلی از مکتبهای مذهبی و فلسفههای دینی. و از اینکه این کشف، نخست تکیه بر خردی سالم و ذهنی پاک دارد، از این روی کتابم را به هر عقل سالمی که حق را تشخیص داده و از میان تودههای باطل میگزیند و سخنان را با ترازوی عدالت میسنجد و کفه راستین را ترجیح میدهد و با مقارنه گفتگوها و حرفها، آنچه که منطقی و متین است از سخن شیرین و دلربا جدا میسازد، اهدا میکند که همانا خداوند میفرماید: «آنان که سخن را میشنوند و بهترینش را پیروی میکنند، همانا آنان را خدای هدایت کرده و آنان خردمندانند.» به همهٔ آنها، کتابم را هدیه میکنم و از خدای سبحان میخواهم دلهای ما را پیش از دیدگانمان برای شنیدن حق بگشاید و ما را هدایت و قلوبمان را روشن و حق را به ما بنمایاند؛ همان حق نابی که هرگز غباری بر آن نباشد تا آن را دنبال کنیم و باطل را همانگونه که هست به ما نشان دهد تا از آن دوری جوییم و ما را در زمرۀ بندگان شایستهاش قرار دهد که به تحقیق او شنوا و اجابت کننده است.
بخشی از کتاب
به ملاقات سید محمدباقر صدر هم رفتیم که خیلی خوشآمد گفت و مرا کنار خود نشاند، نماز ظهر وعصر را به امامت او خواندیم، احساس میکردم در کنار اصحاب بزرگوار پیامبر(ص) قرار گرفتهام، چرا که نماز همراه با دعا و حمد و ثنای پروردگار و صلوات و سلام بر محمد وآل طاهرینش بود. بعد از نماز مردم عادی از سید سؤالاتی میکردند و علمای شیعه از حجاز، بحرین، قطر، امارات، لبنان، سوریه، ایران، افغانستان، ترکیه، افریقا با سید سخن میگفتند. من چهار روز با سید بودم و گفتگوهایی با او کردم. برخی از این گفتگوها چنین بود: درباره شهادت به ولی خدا بودن علی(ع)، در نماز پرسیدم، گفت: این شهادت جزء نماز نیست؛ ولی برای مقابله با کسانی که حضرت را سالهای سال لعنت میکردند، مستحب است گفته شود، همچنان که شهادت به بهشت و جهنم و معاد نیز مستحب میباشد. از عزاداری و گریه شیعیان بر حسین بن علی رضی الله عنه پرسیدم، گفت: اینها که بر سیدالشهدا گریه میکنند، مصیبت امام حسین را با دل و جان دیدهاند، وانگهی خود حضرت رسول بر فرزندش حسین گریه کرد و جبرئیل از گریه آن حضرت گریه کرد ....(ویکی شیعه).