توضیحات
°• سعید دربان متوکل مامور شده بود
که شبانه خانه ات را غارت کند..
به خانه ات که رسید نردبان گذاشت
روی بام خانه رفت...
توی تاریکی دنبال جای پا میگشت که
از بام پایین بیاید..
کسی به اسم صدایش زد!!!
صدای مهربان تو بود ...
_ گفتی سعید!
تاریک است
صبر کن برایت چراغ بیاورم ...
📚_ از منتهی الامال
#امامهادیعلیهالسلام
🍃 _ برای ماهم چراغ بیاور...